دورو برتان، افرادی هستند که حتی برای جزییات کوچکترین مسائل، ساعتها فکر میکنند و از اعمال و رفتارهایشان بهطور کامل مشخص است که آرامش آنها را میگیرد! آیا خودتان نیز از این دست افراد هستید؟ آیا تا چنین حد به هر چیزی فکر میکنید که حتی ممکن است هرگز به واقعیت تبدیل نشود؟ آیا به حدی تا از خواب، خوراک، و حتی زندگی خود خارج میشوید؟
البته فکر کردن به امور مختلف کاری بد نیست، به ویژه زمانی که به ارزیابی و تحلیل سازنده وارد شود و به نتایج خوبی منجر شود. اما نوعی از فکر کردن و یا اورتینک که بیش از حد میرود، نه تنها منجر به استرس و اضطراب میشود بلکه تمرکز فرد را به شدت پایین میآورد.
برخی نشانههای این نوع فکر کردن آسیبزا را میتوانید به صورت زیر شناسایی کنید:
۱. آنالیز بیش از حد:
افراد اورتینکر برای هر مسئله انرژی زیادی صرف میکنند و تا جزییات کوچک ترین مسائل را تجزیه و تحلیل میکنند.
۲. یادآوری اشتباهات:
شما از اشتباهات گذشته خود عبور نمیکنید و آنها را بهطور مداوم یادآوری میکنید، هرچند این اشتباهات ممکن است برای دیگران تاریخ شده باشند.
۳. عدم کنترل بر افکار:
فکرهای نگرانکننده برای شما افزایش پیدا میکنند و به گونهای میشود که دیگر نمیتوانید آنها را مدیریت کنید.
۴. جزئیات را بدانید:
برای اقدام در هر موقعیت، نیاز دارید تا جزییات آن را بدانید و این عدم اطمینانی برای شما استرس آور است.
۵. سناریوسازی:
تصویرسازی و ساختن فیلمها و دیالوگها در ذهنتان از روزمرهی شما برخوردار است و گاهاً به تصویر کشیدن اتفاقاتی میپردازید که احتمال وقوع آنها کم است.
۶ حسرت میخورید:
غصه میخورید که چرا اگر اتفاقی دیگری میافتاد، چه میشد؟
۷. بیشتر از عمل حرف میزنید:
بهرغم تعداد زیاد فکرها، عمل به آنها را به خدا سپرده و اقدام نمیکنید.
توجه داشته باشید که اگرچه فکر کردن مهم است، اما اورتینک به میزان بیش از حد ممکن است منجر به ایجاد استرس و نگرانیهای زیاد شود. تلاش برای توازن در فکر کردن و عمل کردن میتواند به بهبود کیفیت زندگی کمک کند.