جملاتی که افراد ۳۰ سال به بالا در گفتارشان استفاده کنند!

اگر 30 سال به بالا هستید و می‌خواهید بدانید شخصی در همین رده سنی بالغ شده یا نه می‌توانید از روی جملاتی که استفاده می‌کند این را بفهمید. نگران نباشید ما به شما جملاتی کلیدی را معرفی می‌کنیم که اگر در گفتار روزمره افراد شنیدید می‌توانید تاحد زیادی مطمئن باشید که آن‌ها بلوغ‌یافته هستند.

مطالعات نشان می‌دهند که بزرگ‌تر، عاقل‌تر و بالغ‌تر شدن برای همه روابط ما خوب است و کمک‌مان می‌کند که احترام دیگران را جلب کنیم و فرصت‌های شغلی‌مان را نیز ارتقا دهیم. پس اگر خودتان هم در پی داشتن روابط باکیفیت‌تر و محیط‌های شغلی پیشرفته‌تر هستید، سعی کنید از این جملات بیش‌تر استفاده کنید.

این جملات میانبری هستند که خیلی زود به شما مهارت‌های رهبری و اعتبار می‌بخشند. با ما همراه باشید تا 10جمله عاقلانه و بالغانه را با هم مرور کنیم:

1. «بر اساس تجربه‌های من»

فرقی نمی‌کند این جمله را در محیط کار استفاده کنید یا در کافی‌شاپ در حضور کسی که قرار است با او آشنا شوید. این جمله نشان می‌دهد که دیدگاه شما بر مبنای تجربیات واقعی زندگی‌تان است.

فقط این نیست، این جمله به عبارتی که بعد از آن استفاده می‌کنید اعتبار بیش‌تری می‌دهد. تجربیات خودتان را بپذیرید، قطعا آدمی که 30سال به بالاست، تجربه‌هایی در زندگی کسب کرده است.

2. «می‌فهمم چی می‌گی»

چه کسی است که دوست نداشته باشد درک شود؟ کافی است این سه کلمه را استفاده کنید تا طرف مقابل‌تان احساس کند که شنیده و درک می‌شود. این عبارت نشان می‌دهد که شما فعالانه به طرف مقابل گوش می‌دهید. همچنین نشان می‌دهد که آنچه می‌گوید را درک می‌کنید. خیلی ساده این عبارت به طرف شما اطمینان می‌بخشد و به او آرامش می‌دهد.

3. «بیش‌تر درباره‌اش برام بگو»

یک راه ساده دیگر برای آنکه به طرف مقابل بفهمانید حواس‌تان کامل جمع است و به او گوش می‌دهید، پرسید سوال‌های پیگیری است.

این عبارت روشی مودبانه و هوشمندانه برای کسب اطلاعات بیش‌تر در زمانی است که کاملا متوجه حرف طرف مقابل نشده‌اید.

به‌علاوه این جمله گفت‌وگو را زنده نگه می‌دارد. حتی اگر نشان دهد که شما گیج شده‌اید، تلویحا نشان می‌دهد که برای شنیدن و دانستن بیش‌تر مشتاق هستید.

4. «این نکته را در نظر خواهم گرفت یا به آن فکر می‌کنم»

با در نظر گرفتن عقیده دیگری، درواقع نشان می‌دهید که بازخوردها را می‌پذیرید. این جمله همچنین به مخاطب شما نشان می‌دهد که رویکرد او در تصمیم‌گیری برای شما ارزشمند است. ضمنا اگر درباره موضوعی هنوز تصمیم‌گیری نکرده باشید، این جمله برای‌تان وقت بیش‌تری می‌خرد تا بتوانید درباره آن بهتر فکر کنید.

یا اگر همین حالا تصمیم‌گیری کرده‌اید، این عبارت ساده روشی دیپلماتیک برای رد کردن حرف طرف مقابل بدون بی‌ادبی یا بی‌اراده به نظر رسیدن است.

5. «سوال خوبیه»

این عبارت دو معنی دارد. اغلب اوقات و نه همیشه، راه خوبی برای وقت خریدن و پیدا کردن پاسخ بهتر به پرسش‌های سخت است. این عبارت کوتاه به شما لحظاتی وقت می‌دهد تا ذهن‌تان را، به خصوص وقتی پرسش خیلی حیرت‌آور و غیرمنتظره است، جمع‌وجور کنید.

یا شاید واقعا پرسش خوبی مطرح شده و شما می‌خواهید به آن اشاره کنید. شما به واقع باور دارید که پرسشی که آن‌ها مطرح کرده‌اند جالب، بابصیرت و هوشمندانه است و در پاسخ می‌خواهید به آن‌ها بازخوردی مثبت بدهید.

چه کسی می‌تواند در برابر قدری تملق مقاومت کند؟

6. «چه حسی درباره‌اش داری؟»

درباره 12قانون طلایی گفت‌وگو که در دهه 1920 گردآوری شده شنیده‌اید؟ برخی از این قوانین شامل شنونده خوبی بودن، رعایت نزاکت، متکلم‌وحده نبودن و همیشه قهرمان نبودن است. یکی از عالی‌ترین راه‌ها برای عملی کردن این 12قانون طلایی پرسش از احساس افراد است. چرا؟

چون این پرسش نه‌تنها نشان‌دهنده توجه (و علاقه) شما به بحث است، بلکه نشان‌دهنده همدلی شما با طرف مقابل هم هست. شما احساسات طرف مقابل را به روشی محترمانه به رسمیت می‌شناسید. متعاقبا این جمله به شما کمک می‌کند خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و فهم بهتری درباره وضعیت و موقعیت آن‌ها پیدا کنید.

7. «منظورت چیه؟»

گاهی‌اوقات لازم است که رک و صریح درخواست کنید طرف مقابل جملات خودش را واضح‌تر بیان کند. این کار نه‌تنها به مخاطب شما فرصت می‌دهد تا نقطه‌نظراتش را کامل‌تر بیان کند بلکه سطح بالایی از بلوغ را در شما نشان می‌دهد.

وقتی جوان هستید، پذیرفتن اینکه بعضی چیزها را متوجه نمی‌شوید برای‌تان سخت است. درواقع نگرانید نکند با درخواست اطلاعات بیش‌تر «نادان» و «بی‌تجربه» یا «حواس‌پرت» به نظر برسید. اما درواقع خلاف این‌ها درست است.

درخواست اطلاعات بیش‌تر نشان می‌دهد شما آنقدر احساس امنیت می‌کنید که راحت صحبت کنید. این پرسش همچنین نشان می‌دهد که شما مشتاقید تا یاد بگیرید و پیشرفت کنید. این پرسش نشان می‌دهد که شما اعتماد‌به‌نفس بالایی دارید و هیچ‌چیزی به قدر اعتماد‌به‌نفس بالا برای بالغ به نظر رسیدن، مفید نیست.

8. «سپاس‌گزار لطف‌ یا کمک‌تان هستم»

گاهی‌اوقات با بیان این جمله فقط احترام خودتان را بیان می‌کنید. درحقیقت این عبارت یک نوع احترام دوجانبه است: فردی سهمی در کاری داشته و شما در جبران از او تشکر می‌کنید. این جمله به شنونده حس غرور می‌دهد. درنتیجه اگر کاری انجام داده باشد که برای آن مورد تحسین قرار گرفته، دوباره آن کار را تکرار می‌کند.

9. «من اشتباه کردم»

بپذیرید که قبول اشتباه کاری سخت و اعتراف به آن به مراتب سخت‌تر است.

مسئله این است که منِ شما وارد می‌شود. شما با پذیرش اشتباهات‌تان، مسئولیت خودتان را در آن اشتباه پذیرفته‌اید و مشتاقید تا مسئولیت رفتارتان را بپذیرید.

وقتی اشتباه‌تان را با دیگران به اشتراک می‌گذارید، می‌تواند از آن عبور کنید و راه‌حلی با همدیگر برای آن پیدا کنید. اعتراف به اشتباه نه‌تنها باعث قوی‌تر شدن شخصیت‌تان می‌شود بلکه بلوغ عاطفی و انسجام شخصیت شما را نشان می‌دهد. این کار برای شما احترام می‌خرد.

10. «سپاس‌گزارم»

ممکن است خیلی بدیهی به نظر برسد اما همین یک کلمه می‌تواند اثرات عمیقی روی مخاطب داشته باشد. درحقیقت مطالعات نشان‌ داده‌اند که فواید بیان عمومی سپاس‌گزاری و تشکر محدود به اشخاص درگیر در یک رابطه نمی‌شود و شاهدان را نیز در بر می‌گیرد. قطعا «لطفا»، و «خواهش می‌کنم» و «متشکرم» و همه واژگانی که در کودکی یاد گرفته‌اید، در بزرگسالی مهم هستند. اما فقط شیوه‌های رایج ابراز ادب نیستند بلکه نشان‌دهنده سپاس‌گزاری واقعی از تلاش‌های یک فرد هستند.

درواقع تکرار این واژگان نشان می‌دهد که شخصی برای کمک به شما، به دلیل آنکه می‌خواسته و نه اینکه مجبور بوده، از سطح روزمرگی‌اش فراتر رفته است. این جملات نشان می‌دهد که شما حق به جانب نیستید و درک می‌کنید که دیگری آنچه وظیفه‌اش نبوده را برای‌تان انجام داده است.

منبع: راهنماتو