بگذارید با خودمان روراست باشیم، همهمان تا حدی برایمان مهم است که دیگران چه فکری دربارهمان بکنند. اما این میزان اهمیت دادن به نظرات دیگران چه زمانی زیاد محسوب میشود و چه زمانی کنترل زندگی ما را به دست می گیرد؟
زیادی اهمیت دادن به نظرات دیگران ما را محدود می کند، ما را عقب نگه می دارد تا نتوانیم رویاهایمان را دنبال کنیم و حتی باعث میشود که احساس کنیم در مقایسه با دیگران موضع فرودستی داریم.
امروز قصد داریم تا ۸ نشانه را مرور کنیم که می گویند شما دارید بیش از حد به فکر دیگران نسبت به خودتان اهمیت میدهید.
۱. مدام به دنبال تأیید گرفتن از دیگران هستید
همه ما در ذات انسانیمان دوست داریم مورد علاقه و محبت واقع شویم. اما اگر مدام به دنبال کسب تأیید از دیگران هستید، ممکن است نشانهای باشد از اینکه زیادی فکر دیگران برایتان مهم است. آیا در تعاملاتتان مدام احساس می کنید که باید رفتارتان را تعدیل کنید، واژگانتان را اصلاح کنید یا حتی ظاهرتان را بر مبنای طرف مقابلتان تغییر دهید؟ این نیاز برای مورد تأیید واقع شدن به شکلهای مختلفی بروز میکند. ممکن است مدام لایکهای پیج اینستاگرامتان را مرور میکنید، ممکن است برای خوشایند دیگران فراتر از توانتان کار انجام می دهید یا اینکه همیشه نگران هستیدکه مبادا حرفی بزنید که به کسی بربخورد.
۲. ترس از انتقاد
آنقدر از انتقاد شدن میترسید که عقایدتان را به اشتراک نمیگذارید. در جلسات ساکت و کز کرده هستید، در مباحث سکوت می کنید و حتی در رویدادهای اجتماعی شرکت نمیکنید که مبادا مورد قضاوت دیگران قرار بگیرید. به نظر میرسد که در ترسی دائمی به سر میبرید. میترسید اشتباه حرف بزنید، میترسید کار اشتباهی ازتان سر بزند و میترسید که به شما بخندند.
۳. در تصمیمگیری مشکل دارید
آیا در چرخه تصمیمگیری گیر میفتید؟ همیشه با خودتان در گرفتن تصمیمات قاطعانه در نبرد هستید؟ احتمالا به دلیل فقدان توانایی در تصمیمگیری نیست بلکه به دلیل نگرانی از قضاوتهای احتمالی دیگران است. این بیارادگی مزمن میتواند انرژیتان را تمام کند. اگر همیشه در مورد تصمیمهایتان چندبار فکر میکنید و قبل از تصمیم نهایی به دنبال تأیید گرفتن از دیگران هستید، احتمالا فکر و اندیشه دیگران خیلی برایتان مهم است.
۴. از نیازهایتان غفلت میکنید
خیلی خوب است که به نیازهای دیگران توجه و آنها را لحاظ کنیم. اما وقتی نیازهای دیگران بر نیازهای خودمان سایه میاندازد، مشکل آغاز میشود. آیا همیشه بیشتر از ظرفیتتان عمل میکنید تا دیگران خوشحال شوند؟ آیا همیشه درحالیکه دوست دارید نه بگویید، بله میگویید؟ آیا میترسید نه بگویید مبادا دیگران دلخور شوند؟ این خود-قربانیکردنهای همیشگی میتواند احساس فرسودگی و عدم رضایت در شما ایجاد کند.
۵. فکر میکنید طردشدنها هویت شما را تعیین میکنند
طرد شدن بخشی از زندگی است. همه ما طرد شدهایم. یا کسی ما را استخدام نکرده، یا شخصی عاشقمان نشده یا به یک مهمانی دعوت نشدهایم. بله، طرد شدن خیلی میتواند دردناک باشد. اما با اینکه طرد شدن یک تصمیم شخصی است، شما بیش از اندازه درباره آن فکر میکنید. اگر اجازه میدهید طرد شدن توسط دیگران احساس خود-ارزشمندی شما یا رفتار آیندهتان را تعیین کند، وقتش رسیده که توقف کنید و به این احساس فکر کنید.
۶. همیشه امن بازی میکنید
خطرگریز هستید. به دانستههای فعلیتان چسبیدهاید، از هر کاری که ممکن است نهایتا به شکست یا تمسخرتان منجر شود، دست میکشید. مسیر شناختهشده و امن را انتخاب میکنید؛ حتی اگر از دست دادن تجربههای تازه را به دنبال داشته باشد. یکی از دلایلی که باعث میشود بترسید از دایره امنتان خارج شوید، اهمیت بیشازاندازه دادن به قضاوت دیگران است. در طی زمان یاد میگیرید که امن بازی کردن، رشد و ظرفیت شما را محدود میکند. این کار شما را از کشف فرصتهای تازه و یادگیری از خطاها برحذر میدارد.
آیا همیشه آن راه امن را انتخاب میکنید، از ترس قضاوت شدن و مورد انتقاد قرار گرفتن از تجربههای تازه خودداری میکنید؟ پس احتمالا دارید به قضاوتها و افکار دیگران بیشازحد اهمیت میدهید.
۷. تعاملاتتان را بیشازاندازه تجزیه و تحلیل میکنید
آیا گفت وگوها، مکالمات و هر واژهای که شنیدهاید را مدام در ذهنتان نشخوار میکنید؟ آیا همیشه فکر میکنید که «چه شکلی بودید؟»، یا دیگران چه فکری دربارهتان میکنند؟ این سطح از بیشتحلیلی میتواند نشانهای واضح باشد از اینکه زیادی نگران فکر دیگران نسبت به خودتان هستید.
طبیعی است که به چگونگی خودمان، عباراتی که گفتیم و حرفهایی که زدیم فکر کنیم اما وقتی به حالت وسواس دربیاید، مسئله است. حقیقت آن است که مردم خیلی بیشتر از آنچه ما فکر میکنیم گرفتار زندگی شخصیشان هستند که بخواهند به حرفهای ما فکر کنند.
۸. خودتان را مسئول احساسات دیگران میدانید
یکی از نکات ضروری که نباید فراموش کنید آن است که ما نمیتوانیم احساسات دیگران را کنترل کنیم. شما مسئول شادی دیگران نیستید. میتوانید به شاد شدن دیگران کمک کنید اما درنهایت هر فردی خودش مسئول احساسات خودش است. راهرفتن همیشگی روی لبه تیغ از ترس اینکه مبادا کسی ناراحت شود، میتواند انرژی ما را خالی کند. شما حق دارید احساسات و افکارتان را بدون ترس از غمگین کردن دیگران بیان کنید.
مدیریت احساسات دیگران کار شما نیست. مهم است که به دیگران اهمیت بدهیم اما نه به بهای از دست دادن حس خوشحالی و نشاط خودمان.
منبع: راهنماتو