بسیاری از افراد معتقدند که به خوبی مفهوم بحران میانسالی را درک کردهاند، اما علم نشان میدهد که آنچه که ما فکر میکنیم با واقعیت بسیار متفاوت است.
شاید با برخوردار شدن این سوالات، شما نیز در نظر بگیرید که چه میزان از تصورات رایج درباره بحران میانسالی واقعیت دارند؟ یا حتی به این فکر کنید که بحران میانسالی چگونه اتفاق میافتد و آیا همیشه به تغییرات عاطفی یا طلاق منجر میشود؟
در صورت تمایل به دستیابی به پاسخ این سوالات، بهتر است ادامه این متن را بخوانید.
این سوالات پیچیدهتر از آنچه به نظر میآید هستند و بسیاری از روانشناسان معتقدند که مفهوم بحران میانسالی به طور قطع وجود ندارد.
سوزان کراوس ویتبورن، پروفسور بازنشسته علوم روانشناسی و مغز دانشگاه “ماساچوست امهرست” در سال 2015 در یک مقاله برای مجله “روانشناسی امروز” نوشت: “هیچ شواهدی برای تصدیق این ادعا که بحران میانسالی یک تجربه جهانی است وجود ندارد.”
کراوس ویتبورن تأکید دارد: “محققانی که در این زمینه تحقیقاتی انجام دادهاند، متعجب هستند که چرا این افسانه در حالی که تاکنون هیچ شواهدی برای آن یافت نشده است، همچنان به قوت خود باقیست.”
از سوی دیگر، مفهوم زمانی که بحران میانسالی رخ میدهد نیز بسیار پیچیده است. اگر جوان هستید، ممکن است فکر کنید که این بحران در اوایل دهه 30 سالگی شما رخ میدهد، اما اگر چند دهه بعد ازتان بپرسند، متوجه خواهید شد که تعریف شما از “میانسالی” تغییر کرده است و شاید پاسخ شما به این سوال در 70 سالگی باشد.
برخی از محققان معتقدند که میانسالی یک سن مشخص نیست، بلکه یک سبک زندگی است. مطالعات نشان میدهد که افراد در دهه 1990، یک یا دو دهه زودتر نسبت به اکنون، احساس میانسالی میکردند.
نیک هاسلم، پروفسور روانشناسی در دانشگاه ملبورن، در سال 2019 در یک مقاله برای “The Conversation” نوشت: “مسلماً هیچ سن مشخصی برای بحران میانسالی وجود ندارد. این بحرانها ممکن است هر زمانی در افراد رخ بدهند.”
بحران میانسالی چرا رخ میدهد؟
اگرچه روانشناسان اغلب با ایده بحران میانسالی موافقت نمیکنند، اما به نظر میرسد که گروهی از محققان همچنان به این نظریه پایبندند.
با توجه به آمار، تقریباً نیمی از افراد بالای 50 سال ادعا میکنند که تا حدی بحران میانسالی را تجربه کردهاند. به هر حال، تاکنون تحقیقات یکنواختی در مورد این پدیده انجام نشده است.
دیوید بلانچ فلاور، پروفسور اقتصاد در دارتموث، که تحقیقاتی درباره سطح شادی در طول زندگی انسان انجام داده است، در سال 2020 نوشت که احساس شادی و آسایش در زندگی به صورت متوسط در سن 48 سالگی به پایینترین سطح خود میرسد. این نتایج با استناد به دادههای بهدستآمده از 145 کشور جهان تهیه شدهاند.
به گفته فلاور، این پدیده حتی در شامپانزهها و اورانگوتانها نیز قابل مشاهده است.
بر اساس تحقیقات، در میانسالی چیزی وجود دارد که انسانها را به نوعی افسرده میکند، اما دلیل این مسأله هنوز مشخص نیست. از این جهت، این دوران ممکن است زمانی باشد که افراد “برای جوان ماندن تلاش میکنند” و نگرانیهایی درباره سلامت و ظاهر، ظهور بی بند و باری جنسی به منظور اثبات جوانی و قدرت بروز میکند.
الیوت ژاک، روانشناس کانادایی که در اواسط دهه 1950 اصطلاح “بحران میانسالی” را وارد زبان انگلیسی کرد، در سال 1965 نوشت: “شاید با بحرانهایی که در حدود سن 35 سالگی اتفاق میافتند کمتر آشنا باشیم، اما با این حال واقعی هستند و من آن را بحران میانسالی مینامم.”
او اظهار کرد که بحران میانسالی زمانی اتفاق میافتد که انسانها متوجه میشوند به مرگ نزدیکتر شدهاند. ژاک گفت: “بحران میانسالی میتواند شیدایی را در افراد تحریک کند” و انسانها در این دوره “برای جوان ماندن تلاش میکنند”. همچنین افسردگی نگرانیهای هیپوکندریایی در مورد سلامت و ظاهر، ظهور بی بند و باری جنسی به منظور اثبات جوانی و قدرت از نشانههای این دوره است.
از گذشته تا کنون تقریباً 60 سال گذشته است و سوالات مطرح شده توسط ژاک هنوز نیز مطرح هستند. آیا کارشناسان امروزی هم نظریههای مشابهی را در مورد بحران میانسالی دارند؟
جنی چانفرو، محقق ارشد در مرکز ملی تحقیقات اجتماعی، در سال 2013 اظهار کرد که ما نمیدانیم چه چیزی باعث بروز چنین رفتارهایی در میانسالی میشود. او نوشت: “برخی تحقیقات نشان دادهاند که بحران میانسالی به دلیل انتظارات برآورده نشده رخ میدهد، مثل آرزوهای دوران جوانی افراد که محقق نشده و نخواهد شد.”
علائم بحران میانسالی چیست؟
آنت نونیز، روان درمانگر، توضیح میدهد که در واقع، افرادی که با بحران میانسالی روبرو هستند، “ممکن است به دلیل نیاز به ارزیابی مجدد زندگی، سبک زندگی بیپرواتری را تجربه کنند”.
او اظهار میکند: “شما در حال رسیدن به نقطه میانی زندگی هستید و اقدامات گذشتهتان، از جمله کارهایی که ممکن است پشیمانی از آن داشته باشید، مورد بازنگری قرار میگیرند و اعمال گذشتهتان مورد سوال قرار میگیرد”.
شاید تغییراتی مانند تغییر رنگ مو یا استفاده از لباسهای رنگارنگ به تنهایی مسئلهای مهم نباشد، اما بروز برخی از رفتارها در این دوره ممکن است موجب نگرانی شود.
داگلاس لابیر، روانشناس در واشنگتن دی سی، در سال ۲۰۲۲ به “AARP” اظهار داشت: “رفتارهای بیپروایانه، مانند مصرف الکل و مواد مخدر، در دوران میانسالی برای فرار از این بحران، افزایش مییابد”.
گزارشها نشان میدهد که میزان خودکشی نیز در این دوران به اوج خود میرسد. بر اساس اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا (CDC)، نرخ خودکشی در این دوران، دو برابر بیشتر از دوران نوجوانی است.
آیا میتوان از بحران میانسالی خلاص شد؟
با وجود تمام ناامیدیها، اخبار خوبی نیز وجود دارد. به رغم کلیشههایی که درباره روابط عاطفی در دوران میانسالی وجود دارد، شواهد نشان میدهد که میزان طلاق در این دوران کمتر از آمار طلاق در سنین جوانی است.
در کل، به نظر میرسد که بحرانهای میانسالی قابل پیشبینی است و حتی اگر ندانیم چگونه با آن مقابله کنیم، این دوران به موقتی و گذرا محسوب میشود.
به گفته برخی از کارشناسان، دوران میانسالی حتی میتواند برای افراد مفید باشد؛ زیرا آنها در این مرحله از زندگی، خودشناسی را آغاز میکنند و به این فکر میاندیشند که چگونه میخواهند زندگی خود را ادامه دهند. بنابراین، دوران میانسالی به شرطی که افراد واکنش افراطی نشان ندهند، میتواند مفید باشد.