سندروم «دست بیگانه» یک بیماری نادر است که در آن، سیستم عصبی بیمار اختلال میکند و دست یکی از دستهایش به صورت غیرارادی شروع به فعالیت میکند. این مشکل باعث میشود که فرد متوجه نشود که دستش در حال حرکت است و از آن ناگهان کنترل بیرونی بر دست او پیدا میکند.
مثالی از این بیماری در متن ارائه شده است، که کارن بیرن، یک بیمار مبتلا به این سندروم، تجربه کرده است. کارن قبلاً به دلیل صرع زیر نظر پزشکان بوده و جراحی مغزی انجام داده بود. این جراحی باعث بهبودی بیماری صرع شده بود، اما به ناگهانی دست چپ کارن شروع به حرکت ناشی از سندروم دست بیگانه کرد.
با تحقیقات بیشتر، کارن و پزشکان به این نتیجه رسیدند که او به بیماری نادر سندروم دست بیگانه مبتلا شده است. این بیماری ناشناختهای است که هنوز به صورت کامل درمان آن پیدا نشده است.
در مورد کارن، جراحی مغزی که به منظور درمان صرع انجام شده بود، منجر به ایجاد مشکلات جدید شد و دست چپ او به کنترل ارادی پایان یافت. این موضوع نشاندهنده پیچیدگی بیماریهای عصبی و تأثیر جراحیهای مغزی بر سیستم عصبی بدن میباشد.
سندروم دست بیگانه به عنوان یک بیماری نادر و پیچیده باعث تعجب و تأمل پزشکان و محققان میشود و همچنان به دنبال راههای درمان و درک بهتر از این بیماری میباشند.
دست غیرقابل کنترل
نتایج آزمایشات نشان داد که دست چپ کارن پس از جراحی مغز از اختیار او خارج شده و به طور ناخودآگاه عملکرد میکند. او تجربههای عجیبی را در روزهای ابتدایی پس از عمل جراحی این سندروم تجربه کرد. به عنوان مثال، او با دست راستش سیگار را روشن میکرد و آن را در جایی قرار میداد، اما دست چپش بیاختیار سیگار را خاموش میکرد. گاهی اوقات حتی در حین راه رفتن در خیابان، دست چپش به طور ناخودآگاه وارد کیفش میشد و اشیاء درون کیف را به بیرون پرت میکرد، در حالی که کارن از این اتفاقات آگاه نبود.
وقتی این وضعیت عجیب کارن به عموم اعلام شد، دکتر میشل ماسلی، یکی از محققان معتبر این بیماری، به منزل کارن رفت تا وضعیت او را بررسی کند. پس از بررسی اولیه، دکتر ماسلی در پرونده پزشکی کارن نوشت: “دست چپ این بیمار و حتی گاهی اوقات پای چپ او به نحوی عمل میکنند که انگار تحت کنترل یک نیروی هوش مصنوعی خارجی قرار دارند.”
به عقیده دکتر ماسلی، مشکل کارن ناشی از تداخلهای قدرتی میان دو نیمکره مغز او بود. این تداخلها ممکن است در مغز بیمارانی که عمل جراحی مغزی انجام دادهاند، به وجود آید. این مسئله به دهه 1950 بازمیگردد، زمانی که جراحان برای اولین بار تصمیم به برش بخشی از مغز به منظور درمان بیماری صرع گرفتند.
اگرچه برش قسمت مغز مسئولیت درمان بیماری صرع را بر عهده داشت، اما بعضی از بیماران پس از عمل جراحی به مشکلات سندروم دست بیگانه دچار میشدند. این سندروم به نام “دست بیگانه” شناخته میشد، زیرا یکی از دستهای بیمار به صورت ناخودآگاه عمل میکرد و تحت کنترل خود بیمار بود.
همه چیز درباره دست بیگانه
سندروم دست بیگانه یک بیماری نادر و عجیب است که در آن، سیستم عصبی بیمار اختلال میکند و یکی از دستهای او به صورت غیرارادی شروع به فعالیت میکند. این واقعه به نوعی اتفاق میافتد که بیمار از آن خبر ندارد و تنها در لحظهای که دستش ناگهان شروع به حرکت میکند، متوجه آن میشود.
علائم اصلی این بیماری شامل انجام دادن حرکات غیرارادی مانند گرفتن ناگهانی اشیاء، لمس یا پاره کردن لباسها هستند. این علائم ممکن است از خفیف و کماکان مشهود باشند یا در شرایط حادتر و وحشتناکتری اتفاق بیافتند.
به عنوان مثال، در موقعیتی که بیمار در جلوی میز غذا نشسته باشد، دست او ممکن است به سمت غذا حرکت کند و او ناخودآگاه دهان خود را پر کند یا به دست سالم اجازه ندهد هیچ کاری انجام دهد. در مواقعی شدیدتر، دست مبتلا به سندروم ممکن است گلوی بیمار را فشار دهد یا به او مشت بزند.
بیماران اغلب حس میکنند که این دست متعلق به آنهاست، اما در برخی مواقع معتقدند که این دست هیچ ارتباطی با بدن آنها ندارد.
علاوه بر این، بیماران ممکن است رفتارهای عجیبی از خود نشان دهند، مانند صحبت با خودشان، ادعا کردن که دستی شیطانی دارند یا تصریح کردن که این دست متعلق به شخص دیگری است.
سندروم دست بیگانه اولین بار در سال ۱۹۰۹ شناخته شد و تاکنون تعداد محدودی گزارش از آن ارائه شده است. با این حال، کمبود آمار و اطلاعات دقیق این بیماری، آن را به یک پدیده اسرارآمیز در عرصه پزشکی تبدیل کرده است.
معمای درمان
اگرچه تا کنون درمان مشخصی برای سندروم دست بیگانه کشف نشده است، اما راهکارهایی وجود دارد که میتوانند نشانههای این بیماری را کاهش دهند. به عنوان مثال، با مشغول نگه داشتن دست بیمار در انجام کارهای دیگر مثل دادن یک شیء به او، میتوان تأثیرات این بیماری را کاهش داد. به طور مثال، وقتی بیمار قصد دارد به سمت در برود و دستگیره درب را بگیرد، او میتواند به جای دستگیره، یک شیء دیگر مثل یک قوطی در دست بگیرد تا دست بیگانه را مشغول نگه دارد. این کار باعث میشود که دست بیگانه، قوطی را محکم گیرد و از اشیاء دیگر دست ندهد.
همچنین در مواردی، دست بیمار ممکن است از پشت بسته شود یا دستکشهای پهنی به دست او محکم شود تا عکسالعملهای غیرقابل پیشبینی دست آشفته تا حدی کنترل شود.
بیماری دکتر استرنجلاو
این بیماری همچنین به نام “سندروم دکتر استرنجلاو” هم شناخته میشود. نام این بیماری از نام فیلمی به همین نام گرفته شده است که توسط استنلی کوبریک در سال ۱۹۶۴ ساخته شد. در این فیلم، پیتر سلرز نقش دکتر استرنجلاو را بازی کرده و دستی مکانیکی دارد که کارهای عجیبی انجام میدهد، از حلقه زدن دور گردن تا دادن سلام به سبک نازیها.
تجربههای مغزی
راجر اسپری، عصبشناس پیشگام تحقیقات در این زمینه، تحقیقات زیادی روی بیمارانی مانند کارن انجام داده است. در یکی از آزمایشها، او رفتار چندین بیمار را که بخشی از مغز هر یک از آنها برداشته شده بود، مورد مطالعه قرار داد. دکتر اسپری یک جورچین در مقابل یکی از آنها قرار داد و از او خواست جورچین را کامل کند.
مرد بیمار در ابتدا سعی کرد با دست چپ که کنترل آن بر عهده نیمکره راست است این کار را انجام دهد؛ به نظر میرسید که موفق شده است. بعد از آن، اسپری از بیمار خواست تا با دست راستش که کنترل آن بر عهده نیمکره چپ است، این کار را انجام دهد، و همین جا بود که مشکل اصلی آشکار شد.
دست راست بیمار به درستی عمل نمیکرد و بنابراین دست چپ او به کمک آمد. اما دست راست او هیچگونه همکاری نمیکرد و در نتیجه هر دو دست بیمار به جنگلکتهایی شدند.
این آزمایشها نشان دادند که هر یک از نیمکرههای مغز انسان به صورت یک سیستم کاملاً آگاه از عملکرد خود عمل میکنند، از جمله تفکر، یادآوری، منطق پذیری، آرزو کردن و احساسات. این کشف مهم توسط اسپری انجام شد و او در سال ۱۹۸۱ به عنوان برنده جایزه نوبل اعلام شد. اما متأسفانه، او بعداً دچار بیماری مغزی شد و از دنیا رفت.
کارن بد شانس
کارن، زنی ۴۵ ساله، متأسفانه از یکی از بدشانسترین موارد مبتلا به سندروم دست بیگانه است. این بیماری نادر و غیرعادی، پس از جراحی در قسمتی از مغز او، نیمکره راست مغزش را از همکاری با نیمکره چپ جدا کرده است. کارن از این سندروم دست بیگانه نزدیک به ۱۸ سال رنج میبرد. خوشبختانه، تیم پزشکی معالج او توانستهاند نیمکره راست مغز او را تا حدی کنترل کنند، به طوری که او بعضی اوقات قادر به نشان دادن شور و هیجان خود، با تکان دادن هر دو دستش به عنوان نشانه خداحافظی باشد.