احتمالا تابهحال زیاد شنیدهاید که خوشبختی خریدنی نیست و مهمترین چیزها در زندگی رایگان هستند. بااینحال، «گزارش رضایت جهانی» که هر ساله در فصل بهار با پوشش گستردهی رسانهای منتشر میشود، همواره نشان داده که ساکنان کشورهای ثروتمند در صدر فهرستهای آن قرار دارند.
علاوهبراین، دههها پژوهش روانشناختی نشانداده که ثروت فردی به شدت با رضایت از زندگی ارتباط دارد. هرچند اغلب گفته میشود که این تأثیر در یک سطح اشباع میشود و فراتر از آن، ثروت بیشتر بیتاثیر است، نتایج تحقیقات اخیر در ایالات متحده بیان میکند که افراد فوق ثروتمند در واقع تمایل دارند رضایت از زندگی خود را بالاتر از افرادی که دارای ثروت معمولی هستند، ارزیابی کنند.
پس آیا خوشحالی خریدنی است یا تحقیقات آماری درست است؟ آیا واقعا انسانها برای اینکه از زندگی خود راضی باشند، به پول نیاز دارند؟ اریک گالبریث، استاد دانشگاه مک گیل که به عنوان دانشمند، تأثیر متقابل بین رفتار انسان و مسائل مربوط به توسعه پایدار را مطالعه میکند، میخواست بداند آیا واقعا ثروتِ بیشتر، برای آسایش انسانها نیاز است یا خیر.
جوامع صنعتی رشد اقتصادی را در اولویت قرار میدهند. بااینحال، رشد اقتصادی اغلب به مشکلات زیست محیطی، مانند گرمایش جهانی منجر میشود. مردم گاهی این عواقب را میپذیرند تا از اقتصاد خود محافظت کنند.
گالبریث پیشنهاد میکند که مسیر کنونی ما، با تمرکز بر رشد اقتصادی، ممکن است به سیارهی زمین آسیب برساند. این روند میتواند حیات پیچیدهی روی زمین را به خطر بیندازد. سوال اصلی این است که آیا خوشبختی انسان متکی به انباشت ثروت است؟ آیا برای خوشبختبودن باید آسیب به طبیعت را بپذیریم؟ تمدن صنعتی ما اکنون آیندهی همهی حیات پیچیدهی روی زمین را تهدید میکند. آیا جستجوی ثروت، ما را در مسیری خطرناک قرار میدهد و آیا آسایش واقعی به ثروتمندتر بودن بستگی دارد؟
برای درک بهتر این موضوع، گالبریث برای انجام مطالعهای به ویکی ریسگارسیا، انسانشناس از موسسهی علوم و فناوری محیطی در دانشگاه خودگردان بارسلون، پیوست. بیشتر تحقیقاتی که تا به امروز در مورد شادی انجام شده است، شامل جوامع غربی بوده که نمایندهی تجربیات انسانی گستردهتر نیستند. بررسی شادی افرادی که کمتر نیاز به پول دارند، شاید به نتیجهی مطمئنتری منجر شود.
ریسگارسیا تیم بزرگی را برای انجام یک نظرسنجی بیسابقه از جوامع کوچک آماده کرد. این نظرسنجی بیشتر بر درک تأثیرات گرمایش جهانی در میان مردم در محیطهای مختلف از پنج قاره متمرکز بود.
جوامع کوچک مورد تحقیق که اغلب بومی هستند، برای امرار معاش خود به اکوسیستمهای محلی متکی هستند و در طی روز هیچ یا مقدار کمی پول استفاده میکنند. محققان از سههزار شرکتکننده خواستند تا رضایت خود از زندگی را در مقیاسی از صفر تا ۱۰ ارزیابی کنند. جوابهای آنها امکان مقایسه با جوامع صنعتی را فراهم میکند.
بازدید از جوامع دورافتاده و بومی در سراسر قارههای مختلف چالشبرانگیز بود. این جوامع در جنگلها، علفزارها و مناطق کوهستانی و سایر چشماندازها در قارههای مختلف زندگی میکنند. گروه تحقیقاتی مصاحبههای حضوری انجام داد، نظرسنجیها را به زبانهای محلی ترجمه کرد و شرکتکنندگان را از طریق مصاحبههای حضوری تقریباً یکساعته، با استفاده از ساکنان بیش از صد روستا بهطور تصادفی انتخاب کرد. اکثر افراد مورد بررسی درآمد منظمی نداشتند و میانگین درآمدشان بر اساس داراییهای خانوار تخمین زده شد. اکثر افراد مورد بررسی، درآمد روزانهی حداقلی داشتند.
نظرسنجی نشان داد که مردم در این جوامع کوچک برخلاف اینکه با پول بسیار کم زندگی میکنند، وضعیت فلاکتباری ندارند و به همان اندازهی افراد در اکثر کشورهای جهان رضایت دارند. اگرچه بین مصاحبهشوندگان تنوع زیادی وجود داشت، برخی از جوامع سطوح بسیار بالایی از رضایت را گزارش کردند (بالاتر از ۸ از ۱۰) که از میانگین ملی در بسیاری از کشورهای ثروتمند بیشتر بود. یافتهی اصلی تحقیق نشان داد که برخلاف داشتن درآمد روزانهی بهشدت کم، تعداد زیادی از این افراد از نگاه خودشان بسیار خوشحال هستند.
پس چگونه میتوانیم یافتهی اخیر را با بسیاری از مطالعاتی تطبق دهیم که بهطور مداوم نشان دادهاند افراد دارای پول بیشتر در مقایسه با افراد کمدرآمد خوشحالتر هستند؟ ثروت مادی که مردم کشورهای ثروتمند از آن برخوردارند، نسبت به تمامی زمانهای گذشته بیسابقه است، بااینحال برخی از اعضای جوامع کوچک رضایت کلی از زندگیشان را بسیار بیشتر از آنها گزارش میدهند؛ این چگونه ممکن است؟
اول از همه، یافتههای اخیر به خطر اهمیتدادن بیش از حد به همبستگی، مانند ارتباط بین پول و شادی اشاره میکند. پول معیار آسانی برای تعیین کمیت است؛ درنتیجه قابل درک است که اغلب مورد مطالعه قرار گیرد. اما بسیاری از عوامل دیگر بر رضایت از زندگی تاثیر میگذارند.
گالبریث و ریسگارسیا در تحقیق خود نیز همبستگی بسیار معناداری را بین رضایت از زندگی و ثروت در جوامع کوچک با درآمد کم، پیدا کردند. بااینحال این تأثیر در مقایسه با سایر ویژگیها ناچیز بود. یافتهای به نام «پارادوکس استرلین» نشان میدهد که افزایش ثروت یک جامعه در طول زمان به طور مداوم به افزایش رضایت از زندگی در آن جامعه منجر نمیشود.
بهطور مشخص عوامل و ویژگیهای دیگری غیر از پول، اهمیت زیادی در رضایت و آسایش دارند. تحقیقات قبلی به نقش روابط اجتماعی اشاره کردهاند. انسان بهعنوان گونهای عمیقاً اجتماعی، به موقعیت خود در جامعه و حمایتی که از دیگران دریافت میکند، اهمیت میدهد. این به قدرت روابط بینفردی و ارزیابی موقعیت اجتماعی آنها مربوط میشود؛ اما روابط اجتماعی لزوماً با ثروت مرتبط نیست. همچنین، اگرچه جوامع مورد مطالعه درآمد پایینی دارند، از نظر کمبود مایحتاج اولیه فقیر نیستند و بسیاری از افراد آنجا وقت خود را در محیط طبیعی میگذرانند که برای سلامتی مفید است.
مطالعهای در سال ۲۰۱۹ روی بیش از ۱۹ هزار نفر در بریتانیا نشان داد کسانی که هر هفته حداقل ۱۲۰ دقیقه در طبیعت وقت میگذرانند، نسبت به افرادی که زمان کمتری در طبیعت هستند، از سلامت بهتر یا آسایش بالاتری برخوردار هستند.
زمانی که تمرکز را روی گزارش رضایت جهانی میگذاریم، انتخاب پرسشهای خاص ممکن است به رتبهبندی کشورهای ثروتمند در فهرست کمک کند. برخلاف رویکرد گالبریث و ریسگارسیا که از مردم میخواستند رضایت کلی از زندگی را به صورت کمی نشان دهند، گزارش رضایت شادی از «نردبان کانتریل» استفاده میکند. پاسخدهندگان نردبانی را تصور میکنند که زندگی ایدهآلشان در بالای آن قرار دارد و نسبت به زندگی کنونیشان تصمیم میگیرند که اکنون روی کدام پله ایستادهاند.
مطالعهی اخیر نشان داده است که نردبان کانتریل باعث میشود افراد درآمد خود نسبت به دیگران را مقایسه کنند. این مقایسهی مالی در نردبان کانتریل بیشتر از معیار سؤال اساسی رضایت از زندگی که گالبریث و ریسگارسیا و سایر گروههای تحقیقاتی استفاده کردند، اتفاق میافتد. در نتیجه، گزارش رضایت جهانی ممکن است بیشتر به ما در مورد میزان رضایت مردم از درآمدشان بگوید تا رضایت کلی آنها از زندگی. یکی دیگر از عواملی که باید در نظر گرفت، کاهش احساس رفاه ناشی از مقایسهی اجتماعی در جوامعی با نابرابری اجتماعی بالا است.
جنبهی رفاه اجتماعی نشان میدهد که در جوامعی با سطوح بالای نابرابری، رضایت افراد ممکن است به دلیل مقایسههای اجتماعی، کاهش یابد. اساساً، وقتی افراد خود را با کسانی مقایسه کنند که بهطور قابلتوجهی وضعیت بهتری دارند، ممکن است دچار احساس بیکفایتی یا ناخشنودی شوند. بهطور کلی جوامع مطالعهشده در تحقیق اخیر، نسبت به بسیاری از کشورهای صنعتی ثروتمند امروزی، نابرابری مالی کمتری دارند.
پس این برای کسانی که در کشورهای صنعتی زندگی میکنند چه معنایی دارد؟ برای بسیاری از افراد کشورهای صنعتی، برآوردن نیازهای اولیه که بدون شک پایه و اساس ضروری برای خوشبختی است، به پول نیاز دارد. بسیاری از کشورهای کمدرآمد از فساد گسترده و نابرابری شدید رنج میبرند و تعداد زیادی از مردم در محیطهای شهری با کیفیت پایین زندگی میکنند که دسترسی به امکانات اولیه مانند آب تمیز، فاضلاب و منابع برای روشنکردن خانهها کمیاب است. در جامعهای که پول نقش مهمی دارد، داشتن پول میتواند سودمند و کمک کننده باشد. اساساً، منابع مالی بسیار مهم هستند و ثروت بیشتر معمولاً به مزایا یا بهبود رفاه منجر میشود. به عبارت دیگر در چنین جوامعی پول اهمیت زیادی دارد.
یافتههای تحقیق تأکید میکند که برآوردن نیازهای ضروری انسان به اندازهای که جوامع صنعتی درحالحاضر به دنبال آن هستند، به ثروت نیاز ندارد. به عبارت دیگر میتوانیم بدون زیادهروی به خوشبختی و رضایت برسیم و این ممکن است برای سیارهی ما مفید باشد. همانطور که مطالعهای در سال گذشته نشان داد، با تمرکز بر نیازهای اساسی مثل غذا، آب سالم، مسکن، سلامت، تحصیل و امنیت به جای مصرف بیشازحد منابع و مصرفگرایی، میشود ردپای زیستمحیطی را کاهش داد.
تحقیق گالبریث و ریسگارسیا و همکارانشان نشان میدهد که بسیاری از کشورها میتوانند از ویژگیهای موفق جوامع کوچک برای بهبود در جنبههایی که در آن ضعیف عمل میکنند یا کاملا آنها را ندارند، بیاموزند.
در جوامع غربی، اغلب تاکید زیادی بر فردگرایی وجود دارد؛ یعنی اولویتدادن به اهداف شخصی، دستاوردها و منافع شخصی. این تمرکز گاهی اوقات میتواند به انزوا و قطع ارتباط با دیگران منجر میشود. فرهنگ غربی تمایل دارد جمعآوری ثروت مادی و منفعت شخصی را به عنوان اخلاقی قابلقبول بپذیرد. جمعآوری دارایی و ثروت ممکن است به هدفی اصلی تبدیل شود و به طور بالقوه سایر جنبههای زندگی را تحتالشعاع قرار دهد. از آنجایی که مردم زمان بیشتری را به صورت آنلاین و در فضاهای مجازی میگذرانند، تعاملات چهرهبهچهره کاهش مییابد. این قطع ارتباط با روابط دنیای واقعی ممکن است بر شادی کلی تأثیر بگذارد.
جوامع غربی میتوانند به جای اینکه صرفا دنبال رشد اقتصادی باشند، انسانیت مشترک خود را در اولویت قرار دهند. تمرکز بر همدلی، شفقت و اجتماع میتواند به رضایت بیشتر از زندگی منجر شود. با تأکید بر ارتباط و آسایش جمعی، ممکن است بتوان به آیندهای بهتر برای انسانها و سیارهی زمین کمک کرد.
منبع: زومیت