گربه‌های سیاه: از میثاق با شیطان تا معنای فرهنگی امروز

گربه‌ها در سراسر تاریخ از داستان‌های عامیانه تا مصر باستان، که مردمانش عاشق گربه و حتی ستایشگر آن بودند، وجود داشته‌اند. گربه‌ها در روم باستان، مصر و خاورمیانه نیز عزیز داشته می‌شدند. اما در قرون وسطا در اروپا گربه‌ها ـ به خصوص گربه‌های سیاه ـ اصلا مورد علاقه نبودند.

۶ اتفاق عجیب در هنگام خورشیدگرفتگی

در سال 1233، پاپ گریگوری نهم فرمانی را با عنوان «صدای راما» علیه یک فرقه شیطانی که به او اطلاع داده بودند در بخش‌های از آلمان در حال تکثیر است، صادر کرد. داستان چه بود؟

 

ریشه خرافات گربه سیاه به کجا می‌رسد؟

ریشه خرافات مربوط به گربه سیاه را می‌توان در بسیاری از باورهای مذهبی، تاریخی و فرهنگی جستجو کرد. پاپ گریگوری در توصیفات رنگارنگ (و نفرت‌انگیز) به این رفتارهای کفرآمیز اشاره کرده بود و مدعی شده بود که شیطان‌پرستان با ارباب‌شان که مخلوقی نیمه‌انسان و نیمه‌گربه‌سیاه است، معاشرت می‌کنند.

ایرینا متزلر، در مقاله‌ای با عنوان «گربه‌های بدعت‌گذار: نمادگرایی حیوانات در گفتمان مذهبی» که در دوران قرون وسطا نوشته شده است، می‌گوید: «این فرقه در میان همه فعالیت‌های عجیب‌وغریب‌شان، باسن گربه سیاه را هم می‌بوسیدند.»

پاپ از حیوانات دیگر نیز بیزار بود. او قورباغه‌ها و وزغ‌ها را هم دوست نداشت اما هرگز به آن‌ها به عنوان نمادهای شیطان‌پرستی هالوینی گیر نداد. این ایده که گربه‌ها، به خصوص گربه‌های سیاه، دارای نیروهای شیطانی هستند هنوز با قدرت پابرجاست.

برخی از اندیشمندان ارتباط بین گربه‌های سیاه و افزایش قربانیان طاعون را رد کردند اما این کار کمکی به شهرت گربه‌های سیاه نکرد.

خرافه‌گرایی گربه سیاه و جادوگران

تا قرن پانزدهم در اروپا، جادوگران به فهرست افرادی که از طریق گربه‌ها با شیاطین ارتباط برقرار می‌کنند، افزوده شدند. در سال 1486، پاپ اینوسنت هفتم اعلام کرد که «گربه حیوان مورد علاقه شیطان و بت همه جادوگران است.»

چرا گربه‌های سیاه شهرت شیطانی دارند؟

گربه‌های سیاه به این دلیل شهرت شیطانی دارند که داستان‌ها درباره جادوگران و گربه‌ها در مراسم شیطانی و همین‌طور جادوگرانی که شب‌ها تبدیل به گربه می‌شدند، رواج بسیاری داشت.

این داستان‌ها معمولا دارای شخصیت یک گربه با زخمی روی بدن بود که فردایش مردم را به جادوگری با زخم مشابه روی بدن ظنین می‌کرد. داستان‌هایی از این دست آنقدر زیاد بودند که می‌توان از آن‌ها به عنوان یک ژانر مستقل نام برد.

همه این موارد به ارتباط تاریخی میان گربه و شیطان منجر شده است و برای همین است که در نزدیکی هالووین نماد سایه یک گربه سیاه با کمری خمیده بخش رایجی از تزیینات است.

کشف تابوت 3 هزار ساله در مصر با نقاشی‌هایی شبیه انیمیشن «سیمپسون‌ها»!

گربه سیاه نماد چیست؟

گربه سیاه نماد پیچیده‌ای است. در فرهنگ‌های مختلف در سراسر تاریخ، گربه‌های سیاه با فال خوب و بد مرتبط دانسته شده‌اند. دراینجا عقاید متضاد درباره گربه سیاه را مرور می‌کنیم:

ـ نمادگرایی مثبت گربه سیاه

گربه‌ها به طور کلی در مصر باستان و گربه‌های سیاه به طور خاص بسیار مورد ستایش بودند و مقدس شمرده می‌شدند. این باور رایج بود که گربه سیاه منبع خوش‌شانسی و محافظت است.

برخی در انگلستان حضور گربه سیاه روی عرشه کشتی را خوش‌یمن تلقی می‌کردند. اگر گربه سیاه به داخل کشتی وارد می‌شد و در آن باقی می‌ماند، آن را نشانه خوبی تلقی می‌کردند.

امروزه در ژاپن، گربه‌های سیاه آورندگان خوشبختی، ازدواج‌های سعادتمند، سال پرمحصول و حتی آورندگان موفقیت در تولیدات تئاتری دانسته می‌شوند.

ـ نمادگرایی منفی گربه سیاه

در فرهنگ‌های متعدد غربی، شامل فرهنگ‌های دوران قرون وسطا در اروپا، گربه‌های سیاه با جادوگری مرتبط دانسته می‌شدند و یادآور جادوگران بودند. آن‌ها اغلب به عنوان نشانه‌های بد‌شانسی و شیطان نگریسته می‌شدند.

در قرن شانزدهم در ایتالیا این باور وجود داشت که اگر گربه سیاه روی تخت کسی دراز بکشد، آن شخص به زودی می‌میرد. ترس از گره سیاه در طول قرون وسطا، به خصوص در طی شیوع طاعون خیارکی، بسیار شایع بود. برخی باور داشتند که گربه سیاه باعث انتشار بیماری است و اغلب آن را با جادوگری و شیاطین مرتبط می‌دانستند.

چرا فکر می‌کنیم گربه‌های نیروهای ماورایی دارند؟

اما چرا گربه‌ها و نه قورباغه‌ها تخیل بشر را تا این اندازه به کار گرفتند؟ متزلر می‌گوید که علتش آن است که گربه‌ها به طور کامل اهلی نشده‌اند. او می‌گوید اینکه گربه‌ها یک پای‌شان در جهان ماست (در کنار شومینه آرام دراز می‌کشند و جوندگان را دنبال می‌کنند) و یک پای‌شان جای دیگری است (کسی می‌داند که گربه‌ها در طول روز کجا غیب‌شان می‌زند؟)، باعث خلق وضعیتی شده که او آن را «تنش مفهومی» می‌نامد.

اهمیت گفتمانی گربه‌ها

گربه‌ها از این حیث که موش‌ها را می‌گیرند مفیدند. اما همین رفتار است که آن‌ها را لااقل نیمه-وحشی نگه داشته است. متزلر این وضعیت را با بدعت‌گذاران مقایسه می‌کند که آن‌ها نیز کاملا رام نشده‌اند و علتش آن است که هر آنچه ارتدوکس دانسته می‌شود را به چالش می‌کشند و باورهای مذهبی را آنطور که می‌خواهند تفسیر می‌کنند. آن‌ها بر آزادی تأکید می‌کنند و قوانین محدود‌کننده را نمی‌پذیرند. شبیه رفتار گربه‌هاست، نه؟

او می‌گوید: «گربه‌ها به مثابه نماد، در عالی‌ترین درجه حیوانات بدعت‌گذار هستند.»

گربه‌های سیاه: خوش‌یمن یا بد‌یمن؟

حتی در اروپا هم همه فرهنگ‌ها معتقد به بدیمن بودن گربه‌های سیاه نبودند. اما در دنیای مدرن هم گربه‌های سیاه کم‌تر به سرپرستی گرفته می‌شوند و در مقایسه با گربه‌های رنگ‌های دیگر بیش‌تر امکان دارد که مرگ از روی ترحم را تجربه کنند.

اما شما با گربه‌های سیاه، و همه حیوانات، مهربان باشید. هرچند لازم نیست که آن‌ها را ببوسید!

معرفی ۲۵ اقتصاد بزرگ جهان تا سال ۲۰۷۵