داستان یک آدمکش؛ داستان یک مامور وظیفه که درنهایت انسانیت درونش شکوفه میزند. شاید هزاران بار این پلات را دیده باشیم.
فیلم American Star نیز روی همین موضوع دست میگذارد. با این تفاوت که سعی میکند تابو شکن باشد. سعی میکند به جای اکشن، درام داشته باشد. سعی میکند فضایی خلق کند که بیننده جدی سینما در محیط آرام و حرفهای آن غرق شود. اما American Star نه تنها اینکه نمیتواند اینکار را انجام دهد بلکه حتی قادر نیست دوربین خود را در صحنه درست تنظیم کند. American Star در با ادبانهترین حالت ممکن یک اثر بسیار بد، حوصله سر بر با تابوشکنی منفی است.
شاید دوستانی که این نقد را میخوانند به این امید صفحه را باز کردهاند که یک ارزیابی کلی از فضای فیلم داشته باشند و بدانند که فیلم ارزش تماشا کردن را دارد یا نه. برای کم کردن دردسر شما دوستان پاسخ خیلی ساده است: American Star اصلا ارزش تماشا کردن را ندارد. حتی اگر خیلی خیلی بیکار باشید بازهم ارزش دیدن ندارد. خب اگر این جوابی که دنبالش بودید را گرفتید کمی بیشتر با من همراه شوید تا کمی جدی درباره سینما نوشته و در دنیای American Star کاووش کنیم.
بنده به شخصه جزو مخاطبینی هستم که به تکنیک دوربین اهمیت زیادی میدهم. نه اینکه تکنیکباز باشم نه؛ اما اگر یک اثر حتی بلد نباشد دوربیناش را درست بگذارد یعنی نه فیلمساز و نه غیره هیچ چیزی از سینما نمیدانند و آمدهاند وقت ما را تلف کنند. آمادهاند پوچی زندگیشان را با ساخت فیلم جبران کنند. کارگردان American Star نیز جزو همین دسته از فیلمسازان است. عملا سینما نمیفهمد. حتی دوربین هم نمیفهمد. یعنی وقت نگذاشته تا آن را یاد بگیرد. در همان ابتدای فیلم همهچیز درباره او آشکار میشود. کاراکتر اصلی با بازی ایان مکشین از فرودگاه بیرون میآید. دوربین او را دنبال کرده و در پس زمینه صدای هواپیما و غیره به گوش میرسد. کاراکتر سوار ماشین شده و به هنگام بسته شدن در ماشین، صدای هواپیما و فرودگاه نیز قطع میشود و این در حالی است که دوربین به درون ماشین کات نمیخورد پس قطع کردن صدا در دکوپاژ این صحنه اشتباه است. البته این مورد تنها ایراد تکنیکی دوربین کارگردان نیست. دوربین چندین و چندبار خط فرضی را شکسته و انسجام تصویری را برهم میزند. به صورت اشتباه و از روی ناکاربلدی کارگردان چندینبار از لنز فیش آی استفاده میکند. لنزی بسیار بسیار واید که اصلا به درد این فیلم نمیخورد و تنها با یک لانگ شات و اکستریم لانگ شات میشد فضا را نشان مخاطب داد. نمیخواهم بیشتر از این وقت با ارزش شما دوستان را گرفته و با مسائل تکنیکی دوربین حوصلهتان را سر ببریم پس سریع از این موضوع رد میشوم با این پیام که کارگردان فیلم American Star اصلا تکنیک دوربین را نمیفهمد و نمیداند که چه دوربینی را باید کی و کجا استفاده کند.
فیلمساز American Star در اصلیترین تلاش خود سعی کرده است یک اثر تابوشکن داشته باشد. او سعی کرده با عملکردی متفاوت نه یک فیلم اکشن درباره آدمکش بلکه یک اثر آرام و خلوت بدون هیچ اکشنی داشته باشد. شاید در یک دورنمای کلی این عمل کارگردان خوب به نظر برسد اما هر تابوشکنی خوب نیست. American Star خیلی ساکت است. یک درام بیکنش و حوصله سر بر که به هیچ وجه نمیشود با آن ارتباط برقرار کرد. اثری که اصلا درباره یک آدمکش نیست. درباره یک پیرمرد بازنشسته تنها و قدم زدنهایش است. البته لازم به ذکر است که American Star در بحث قدم زدن کاراکتر اصلیاش خوب است. با اینکه دوربین اشتباه است و فُرمی پشت این قدم زدنها نیست اما در حد خیلی کم American Star با قدم زدن کاراکتر اصلیاش میتواند یک شناخت از اتمسفر این شهر توریستی بدهد. قدم زدن با کاراکتر در این شهر لذتبخش است. اما مشکل در این است که فیلم درباره یک مامور مخفی احتمالا ام آی ۶ است. درباره یک کشتار. پس این قدم زدنها در ترکیب با پلات فیلم خیلی هم بد هستند. چون بعد از کمی این قدم زدنها نیز تکراری شده و هیچ شناختی به مخاطب نمیدهد. فیلم خیلی زور میزند که میان دیالوگِ کاراکترهایش شناختی از داستان و شخصیتها بدهد اما در این کار نیز ناکام میماند. تا آخر فیلم نیز مشخص نمیشود که این پیرمرد کیست. چرا اینجا آمده و هدف کیست و مهمتر از همه چرا؟ دخترِ سر به هوا کیست؟ پسر برادرش کیست؟ تا پایان تمامی این موارد ساخته نمیشوند و همین موضوع تجربه همزیستی را از مخاطب میگیرد. ما با اثر همراه نمیشویم چرا که شخصیتها، هدفها و … را نمیدانیم.
همانطور که نوشتم فضای کلی فیلم American Star خلوت است. کارگردان هم سعی میکند این فضا را با چندین کاراکتر پُر کند. نخست یک پسربچه سیاه پوست به تصویر اضافه میشود. کمی با شخصیت اصلی ارتباط برقرار کرده و همان داستانهای تکراری. اما برای ساخت جدی این کاراکتر؛ میباید پدر و مادر او نیز به خوبی ساخته میشدند. اما تنها چیزی که از این بچه میدانیم و میبینیم این است که جلوی در نشسته، پدر و مادرش خیلی سطحی دعوا میکنند و… همهچیز درباره این بچه تیپیکالی است.
شخصیت دوم یک دختر محلی به نام گلوریا است که از مظنونهای پرونده میباشد. مظنون بودنِ او نیز ساخته نمیشود. اصلا مشخص نیست که او چه عمل اشتباهی را انجام داده. از طرفی خیلی سطحی به پیرمرد داستان ما میچسبد. خیلی اتفاقی او را میبیند. با او دوست میشد و بغلش میکند؟ این دیگر چه مسخرهبازی است؟ از طرفی پیرمرد داستان ما در چشم دخترش به او نگاه میکند! رابطه این دو خیلی خیلی سطحی و بد است.
در آن گوشه American Star نیز یک مامور مخفی دیگر وجود دارد که گویا پسر برادر و یا پسر بهترین دوست کاراکتر اصلی است. مهمتر از همه اینکه تیپ یک مامور مخفی را ندارد. بیشتر شبیه یک خرده لاتِ بیسر و پاست. او منفعل و اضافی است و تا پایان نیز اضافه باقی میماند.
بعد از تمامی این کاراکترها یک شخصیت دیگر وجود دارد که واقعا خیلی اضافه بود. شخصیت مادر گلوریا. پیرزنی روشنفکرنما. کسی که واقعا هیچ نیازی به حضور او نبود. آمدنش هم اتفاق خاصی نبود. همینطور آمد، رقصید و رفت.
حال که بحث بازیگر و کاراکترها پیش آمد این نکته را اضافه کنم که ایان مکشین بازیگر خوبی است. چه در دزدان دریایی کارائیب، چه در جان ویک و چه در سریال ددوود. او در تمامی آثاری که بازی کرده موفق بوده و سوژه بازیگری دستش آمده. در American Star نیز خوب است. صدا، تیپ، رفتار و نگاهها. همهچیز خوب و به اندازه است. فقط ایراد در این است که نه بازی او و نه شخصیت او به یک آدمکش نمیماند. شبیه مامور مخفیها نیست. شبیه یک نویسنده بازنشسته و مالیخولیایی است. البته لازم به ذکر است که American Star همین یک بازیگر خوب را دارد. بعد از او اصلا بازیگر و کاراکتری در فیلم حضور ندارند.
مخاطبین جدی سینما میدانند که سینما یعنی تعلیق. سینما یعنی حس و از پس این حس رسیدن به همزیستی با فضای فیلم. پس با این فرمول American Star یک اثر سینمایی نیست. بلکه کاملا برعکس آن است. اثر یک و نیم ساعت وقت ما را گرفته و درنهایت با یک شوک همهچیز پایان مییابد. (هشدار اسپویل) گلوریا وارد خانه شده و با جسد مظنون اصلی روبرو میشود. ناگهان خود او نیز کشته میشود! چرا؟ چرا گلوریا کشته شد؟ یعنی در این حد خطرناک بود؟ پس چرا خطرناک بودن او به تصویر کشیده نشد؟ از طرفی چرا پیرمرد پسر برادرش را کشت؟ انتقام؟ انتقام چه کسی؟ مگر گلوریا برای او که بود؟
در پایان میشود گفت که فیلم American Star اثری بسیار سطحی و غیرسینمایی است که به هیچ وجه قابل تماشا نیست و حوصله مخاطبش را سر میبرد. نه اکشن دارد و نه درام. آدمکشاش خیلی بد و سطحی است. جان ویکِ مناطق محروم است. به راستی خندهدار است و مضحک. در خلاصه کل نقد: American Star بد است.
منبع: گیمفا