فیلم کالت چیست؟
کالت در لغت به معنای فرقه است. فیلم کالت Cult movie را میتوان به صورت کلی اینطور تعریف کرد:
«فیلم کالت فیلمی است که طرفداران پروپاقرصی دارد که آن فیلم را بارها دیدهاند، صحنهها و دیالوگهای فیلم را از حفظند و به مرور تبدیل به یک فرقه شدهاند.» این تعریف، تعریف جامع و خوبی است، اما مانع و دقیق نیست. طبق این تعریف، بلاکباسترهایی مثل «ارباب حلقهها»، «جنگهای ستارهای» یا «هری پاتر» را هم فیلم کالت تلقی کرد.
اما این فیلمها به دو دلیل مهم کالت نیستند؛ ویژگی مهم فیلم کالت این است که معمولا در زمان اکران اولیهاش تحویل گرفته نمیشود و حتی در گیشه شکست سختی میخورد، منتقدان هم ممکن است تحویلش نگیرند؛ اما به مرور زمان عدهای ارزشهایی در آن پیدا میکنند، شیفته و دیوانهاش میشوند و فیلم موقع پخش نسخه ویدیویی تازه کشف میشود. این کشف حتی ممکن است باعث شود تا فیلم دوباره روی پرده بیاید تا ارزشهای نهفتهاش را سایرین هم کشف کنند!
این ارزشها هم لزوما «هنری» نیستند. فیلم کالت جهان ویژهای دارد. جهانی که به مذاق تعدادی انسان همفکر و همسلیقه خوش آمده و باعث میشود آنها پیرامون این ارزش مهم (همذائقگی) دور هم جمع شوند؛ یعنی برای فیلم انجمنهای آنلاین بسازند و در آن مدام به دیالوگهای مختلف فیلم ارجاع دهند و حتی فیلم در سبک زندگیشان هم جاری شود. مثلا از سبک زندگی شخصیتهای فیلم الهام بگیرند، رویکردشان به زندگی مانند آنها باشد و خلاصه اینکه فیلم برایشان نه فقط تبدیل به یک اثر محبوب، که تبدیل به یک آیین گرانقدر میشود.
حال که این توضیحات را خواندید برویم سراغ معرفی بهترین فیلم های کالت تاریخ سینما.
فیلم بدن جنیفر | ۲۰۰۹ | Jennifer’s Body
«بدن جنیفر» یک نمونه عالی دیگر از تعریف کالت است. فیلم فروش بسیار متوسطی داشت و امتیازات زیر متوسطی هم توسط منتقدان کسب کرد، اما هواداران زیادی پیدا کرد؛ چون عصارهای از فرهنگ جوانان در دهه کلیدی ۲۰۰۰ بود.
«دیابلو کودی» کارگردان فیلم اعتقاد داشت فیلمش قربانی بازاریابی افتضاح «کمپانی فاکس قرن بیستم» شده. آنها در تبلیغاتشان «بدن جنیفر» را یک فیلم ترسناک محض معرفی کردند و فقط روی جذابیتهای جسمی ستارهاش «مگان فاکس» مانور دادند. غافل از اینکه اولا فیلم رگههای بسیار هوشمندانهای از طنز دارد و اساسا یک کمدی سیاه است. بعد هم سایر بازیگران آن مثل «آماندا سایفرد» و «کریس پرت» هم در بهترین فرم خود در فیلم ظاهر شدهاند.
در سالهای اخیر، «بدن جنیفر» توسط منتقدان مورد بررسی مجدد قرار گرفته است. به ویژه پس از جنبش #MeToo، برخی از منتقدان استدلال کردهاند که فیلم به عنوان یک اثر فمینیستی از زمان خود جلوتر بود و حالا جایگاهش اغلب در کنار بهترین فیلمهای کلاسیک کالت قرار دارد.
فیلم تابستان داغ و مرطوب آمریکایی | ۲۰۰۱ | Wet Hot American Summer
یک کمدی پر از لحظات دیوانهوار و الفاظ و صحنههای نامناسب! قاعدتا طبق فرمولهای کمدی آن زمان که بیشتر مایههای تینایجری و جنسی داشتند باید پرفروش میشد، اما شکست فجیعی در گیشه خورد.
فیلم با ۱.۸ میلیون دلار بودجه راهی اکران شد و فقط ۲۹۵.۰۰۰ دلار فروخت. نقدهای آن هم فاجعه بود و بسیاری از تماشاگران آن زمان این فیلم را فیلم مناسبی تلقی نمیکردند.
فیلم اما با گذشت زمان، برای نسل جدیدی از بینندگان جذاب و جوری محبوب شد که نتفلیکس تصمیم گرفت ۱۴ سال بعد از اکران ناموفق فیلم، یک مینیسریال پیشدرآمد درباره آن بسازد. بعد هم به خاطر استقبال شگفتانگیز خورههای «تابستان داغ و مرطوب آمریکایی»، دنبالهای برای این فیلم تهیه کرد که داستانش یک دهه بعد از داستان فیلم اصلی رخ میدهد.
فیلم باشگاه مشتزنی | ۱۹۹۹ | Fight Club
اگر اهل فیلم باشید و ازتان بپرسند بهترین فیلم «دیوید فینچر» کدام است، بدون تردید انگشتتان پوستر فیلم «باشگاه مشتزنی» را نشانه خواهد رفت. فیلم برای نسل امروز آنقدر شهرت دارد که احتمالا ندانند در زمان اکرانش علیرغم حضور «برد پیت» و «ادوارد نورتون» که هردو ستاره بودند، فروش بسیار متوسطی داشت. اولین نمایش آن در جشنواره ونیز هم بسیار بحثبرانگیز بود!
عدهای منتقد هوشمند فیلم را بسیار ستایش کردند، اما اکثریت منتقدان آن را تا جایی که میخورد کوبیدند! نقدهای زمان اکران عمومی فیلم هم یکدست نبود و منتقدان یا آن را شاهکار میدانستند، یا یک زباله بیارزش.
بههرحال فیلم بعد از ورود به بازار DVD، یک بار دیگر دیده شد و تماشاگران و منتقدان تازه ارزشهای روایی و ساختاری درخشان آن را درک کردند. پایانبندی تکاندهنده فیلم هنوز طرفداران پرشمار آن را به وجد میآورد!
فیلم لبوفسکی بزرگ | ۱۹۹۸ | The Big Lebowski
اگر مفهوم و تعریف کالت را یکبار دیگر مرور کنیم، «لبوفسکی بزرگ» ساخته برادران کوئن شاید حتی کالتترین فیلم تاریخ سینما باشد. این کمدی «جفنگ» کوئنها در زمان اکران نخستش نه دیده شد، نه «فهمیده» شد.
بسیاری از مخاطبان جهان منحصربهفرد، پوچ و باری بههرجهت فیلم را درک نکردند و فیلم به نظرشان لوس و بیسروته آمد. اما فیلم بعد از پخش ویدئوییاش ناگهان مورد توجه قرار گرفت و جهانش تبدیل به یک جهانبینی برای افرادی شد که دوست داشتند مثل «جف لبوفکسی» (ملقب به «دود») زندگی کنند.
زندگی «دود» عاری از هر نوع سختگیری است. او یک فرد علاف و بیعار است که تفریحی جز بولینگ بازی کردن با دو دوست شیرینعقلش و نوشیدن نوشیدنی قفقازی ندارد. لباسهای راحت بر تن میکند و به قول امروزیها یک «لش» تمامعیار است. البته بیاخلاق نیست. از زندگی در آن آپارتمان کوچکش راضی است که تا اینکه سروکله دستهای تبهکار که بابت تشابه اسمی او را با یک تاجر میلیونر اشتباه گرفتهاند پیدا میشود. حضور این تبهکاران نهیلیست و توهین آنها به قالی ایرانی «دود» (Dude) سرآغاز هجوم طوفانی بامزه به زندگی سرشار از آرامش اوست.
جهانبینی دود این است: راحت باش، در لحظه زندگی کن، اما اصولی هم داشته باش. لبوفسکی بزرگ حتی اصطلاحات بامزهای هم وارد دنیای خورههایش کرد. مانند Dudism که به سبک زندگی لبوفسکی اشاره دارد و اصطلاح Dude Abides که معنایش را شاید بشود «اصول داشته باش» ترجمه کرد.
فیلم رگیابی | ۱۹۹۶ | Trainspotting
«دنی بویل» در دهه ۹۰ با ساخت شاهکارش «رگیابی»، جایگاهی همرده با تارانتینو در سینمای بریتانیا کسب کرد و کنار «گای ریچی» قرار گرفت. رگیابی یک کمدی هوشمندانه، پستمدرن و بسیار جذاب و خوشریتم است که به سرعت در جهان طرفداران پروپاقرصی پیدا کرد. فیلم تب وحشتناک اعتیاد به هروئین در دهه ۸۰ میلادی در «ادینبورگ» را به شکلی عالی منعکس میکند و نمایانگر فرهنگ جوانان عاصی آن دوره بریتانیاست.
این کمدی-درام جنایی محصول ۱۹۹۶ از زمان اکرانش به عنوان برجستهترین فیلم پرچمدار مبارزه با مواد مخدر شناخته شده است و البته پیام و ساختارش مثل «آیینه عبرت» نیست! در فیلم سقوط یک انسان به خاطر مصرف مواد را با لحنی سرخوش میبینیم و به دردهای یک معتاد میخندیم، اما احتمالا همین خنده تلخ تاثیر عمیقتری روی ذهنمان میگذارد. پیام فیلم این است: «زندگی پس از اعتیاد برای کسانی که متانت را انتخاب کردهاند.»
این فیلم مستقل بریتانیایی برخلاف دیگر فیلمهای کلاسیک کالت با فروش ناخالص ۷۱.۵ میلیون دلاری در سرتاسر جهان با بودجه ۱۸ میلیون دلاری، در گیشه عملکرد قابل توجهی داشت. رگیابی همچنین برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی از جشنواره «بفتا» هم شد.
فیلم بلید رانر | ۱۹۸۲ | Blade Runner
باور بکنید یا نه، این شاهکار علمی-تخیلی دیستوپیایی «ریدلی اسکات» همیشه آنقدرها دوست داشتنی نبود. در واقع اکران کوتاه و فروش کمی داشت و اکثر نقدهایی که گرفت منفی بود! دلیل این اتفاق ممکن است این باشد که اسکات، آینده جهان را به نسبت فیلمهای علمی-تخیلی دیگر، خیلی تلختر و بدتر نشان داده بود در فیلمش خبری از گلوبلبل و فانتزیهای بامزه نبود!
با گذشت زمان بلید رانر به یکی از فیلمهایی تبدیل شد که پیروان فرقهای پیدا کرد. این روزها بهطور گسترده از آن به عنوان یکی از بهترین دستاوردهای سینمای علمی تخیلی یاد میشود. فیلم نقطه عطفی در توسعه ژانر سایبرپانک بود و تاثیر قابل توجهی بر فیلمهای بعدی، بازیهای ویدیویی و انیمهها داشت.
بلید رانر همچنین هالیوود را ترغیب کرد تا چندین رمان دیگر از« فیلیپ کی دیک»، از جمله «یادآوری کامل»، «گزارش اقلیت» و «یک پوینده تاریک» را اقتباس کند.
فیلم موجود | ۱۹۸۲ | The Thing
ترسناکها سهم زیادی در تاریخ فیلم کالت دارند. بهخصوص ترسناکهای بیمووی. «موجود» ساخته عالی «جان کارپتنر» استاد سینمای وحشت البته بیمووی نیست. این فیلم ترسناک علمی-تخیلی در مورد تیمی از محققان قطب جنوب است که با یک موجود بیگانه که تغییر شکل میدهد، روبرو میشوند.
فیلم نمایشی ناامیدکننده داشت و نقدهای منفی و حتی خصمانهای از منتقدان گرفت. برخی از منتقدان بعدها نوشتند لحن تاریک و تلخ فیلم با ذائقه مخاطب سال ۸۲ که دنبال فیلمهای لطیفی مثل «ئیتی» بود سازگاری نداشت و برای همین «موجود» را تحویل نگرفتند! مخاطب در آن زمان عاشق موجود بیگانه خوشاخلاق بود، نه یک بیگانه ترسناک!
با این وجود «موجود» مانند اکثر فیلمهای کالت بعد از حضور در شبکه نمایش خانگی تولدی دوباره پیدا کرد. از آن زمان از فیلم به عنوان شاهکار جان کارپتنر و یکی از بهترین ترسناکهای تاریخ سینما یاد میکنند که روی فیلمسازان بزرگ معاصر مثل «گیرمو دلتورو»، «جیجی آبرامز» و «ادگار رایت» تاثیر گذاشت. ناگفته نماند که کوئنتین تارانتینو هم در «هشت نفرتانگیز» حسابی به مرادش جان کارپتنر و فیلم «موجود» ادای دین کرده است.
فیلم مانتی پایتون و جام مقدس | ۱۹۷۵ | Monty Python and the Holy Grail
شاهکاری از گروه کمدی بریتانیایی «مانتی پایتون»! این گروه در دهه هفتاد فیلمهای درجهیک و پرطرفداری ساختند که همگی همچنان از بهترین کمدیهای تاریخ سینما به شمار میروند.
داستان فیلم درباره تلاش «شاهآرتور» برای یافتن جام مقدس مورد علاقهاش است و این ماجرا هیچوقت در طول تاریخ اینقدر خندهدار روایت نشده! فیلم آنقدر خوب است که دیگر از جایگاه یک کالت کلاسیک پیشی گرفته و به بخشی از نمادنگاری تاریخ فیلم تبدیل شده است. اگرچه نقدها فیلم در زمان اکران ضدونقیض و متفاوت از حالا بود، اما فیلم باعث اوج کردن افسانه مانتی پایتون و تبدیل آنها به بهترین گروه سینمایی بریتانیایی تاریخ شد.
در فیلم صحنهای هست که آرتور و زیردستانش در حال فرار از دست یک حیوان دستآموز قاتل هستند؛ این سکانس هنوز رودهبر کننده است. آنهایی که فاز فیلم را گرفتهاند، معمولا مثل تمام طرفداران کالتها هر از گاهی سری به آرشیو فیلمشان میزنند و صحنههایی از فیلم را مرور میکنند.
فیلم کشتار با ارهبرقی در تگزاس | ۱۹۷۴ | The Texas Chain Saw Massacre
صبر کنید. آیا میتوان فیلمی که فروشی عالی داشته و از زمان ساختش تا سال ۲۰۲۳، ۹ دنباله براساسش ساخته شده را هم یک کالت نامید؟! البته! این ترسناک بیرقیب تاریخ سینما، یک کالت کلاسیک درجه یک است.
کشتار با ارهبرقی در تگزاس یک فیلم جنجالی بود که در آن زمان برخی از سینماها، از خیر پخش آن به خاطر ماهیت بسیار خشونتآمیزش گذشتند. با وجود نمایش محدود و نقدهای نه چندان مناسب، فیلم مدتهاست به یکی از محبوبترین اسلشرهای تاریخ سینما تبدیل شده و شاید بتوان آن بنیانگذار این سبک دانست. این نخستین فیلمی بود که از یک قاتل زنجیرهای روانپریش، یک سلبریتی محبوب ساخت و باعث شد چندین فیلم دیگر هم براساس این شخصیت ساخته شود.
قاتل «صورتچرمی» یکی از شناختهشدهترین قاتلان این سبک از فیلمهاست و محبوبیتش آنقدر زیاد بود که پایش به کمیکبوکها و بازیهای ویدیویی هم باز شد. کشتار با ارهبرقی در تگزاس یکی از فیلمهای بسیار محبوب کوئتنین تارانتینو هم هست.
فیلم جادوگر شهر از | ۱۹۳۹ | The Wizard of Oz
احتمالا اولین و کلاسیکترین کالت تاریخ سینما، این شاهکار بیبدیل و تقریبا دو ساعته «ویکتور فلمینگ» باشد که از رمان مشهور «جادوگر شهر از» نوشته «فرانک باوم» اقتباس شده است. شاید کالت بودن این فیلم بسیار مشهور تعجببرانگیز باشد، زیرا جادوگر شهر اوز یکی از نمادینترین فیلمهای تمام دوران است، اما زمانی که برای اولین بار اکران شد موفقیت چندانی نداشت.
فیلم در اکران حتی موفق به کسب سود نشد تا اینکه دو دهه بعد دوباره آن را نمایش دادند. در واقع، این فیلم تنها پس از پخش از شبکه تلویزونی CBS در سال ۱۹۵۶ بود که ناگهان توسط همگان کشف شد!
از آن زمان، جادوگر شهر از البته به یکی از محبوبترین آثار کلاسیک سینما تبدیل شده است. این فیلم در لیستهای بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلمهای حضور دارد. موسیقی و تصاویر آن، از دمپاییهای یاقوتی شخصیت «دوروثی» گرفته تا پاهای جادوگر که از زیر خانه دخترک بیرون زده، همچنان در تخیل میلیونها مخاطب سینما حضوری زنده دارد و احتمالا تا دههها بعد هم بینندگانش را به وجود خواهد آورد.
منبع: فیلیمو