۱۰ فیلم علمی تخیلی درباره افرادی که در فضا سرگردان هستند!

فضا مکانی وسیع، سرد و بدون لطافت و مهمان‌نوازی است که برای بسیاری از فیلمسازان نمادی از شکل نهایی تنهایی است. غالباً قهرمانان فیلم های علمی تخیلی، به تنهایی یا در یک گروه، خود را در موقعیت رابینسون کروزو می‌یابند. این یعنی آنها در فضاهای وسیع کهکشانی بدون ارتباط و امید به نجات گم می‌شوند.

اکنون ما ۱۰ فیلم جذاب را جمع آوری کردیم که در آن قهرمانان در میان ستارگان گیر افتاده‌اند و مجبورند فقط به خودشان تکیه کنند.

The Cloverfield Paradox

خدمه ایستگاه تحقیقاتی کلاورفیلد که در سال 2028 به فضا پرتاب شده، باید جدیدترین شتاب دهنده ذرات را آزمایش کنند که کار آن می‌تواند بدترین بحران انرژی روی زمین را حل کند. در نتیجه این عمل دو سال آزمایش در نهایت به نتیجه مطلوب منجر می‌شود، اما ناگهان سیستم‌های ایمنی ایستگاه راه اندازی مجدد می‌شوند، ارتباط تیم با مرکز کنترل قطع می‌شود و سیاره از هیچ پنجره‌ای قابل مشاهده نیست. در ادامه ماجرای این ایستگاه به طرز ماهرانه‌ای تا پایان در حالت تعلیق باقی می‌ماند و بینندگان را متعجب می‌کند که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. و پیچ و تاب آخر با موفقیت «پارادوکس کلاورفیلد» را با دیگر فیلم‌های مجموعه کلاورفیلد مرتبط می‌کند.

High Life

«حیات والا» یک درام مینیمالیستی از کلر دنیس درباره بیهودگی وجود است. مونت (رابرت پتینسون) و یک نوزاد تنها بازماندگان یک ایستگاه تحقیقاتی فضایی هستند که به دور یک سیاهچاله بسیار پرجرم می‌چرخند. از طریق فلاش بک، بینندگان داستان غم انگیز آزمایشات برای استخراج انرژی و حفظ باروری در اعماق فضا را مشاهده می‌کنند. سوژه‌های این چرخه آزمایشی مجرمانی بودند که به حبس ابد محکوم شدند. برای سال‌ها، تحقیقات به ثمر ننشست، تا اینکه سرانجام دختری در ایستگاه به دنیا آمد، که با این حال، تیم را از انحطاط و مرگ آرام نجات نداد. کلر دنیس مردم را به فضای عمیق فضا می‌برد تا در مورد انسانیت، هزینه پیشرفت و ارزش زندگی سوال بپرسند. و پاسخ‌ها در پشت افق رویداد یک سیاهچاله غرق می‌شوند.

Event Horizon

این اثر مال زمانی است که پل اندرسون کارگردان هنوز رزیدنت اویل بی پایان خود را نمی‌ساخت: این فیلم مصداق بارز ورود به ژانر وحشت کیهانی غیرقابل توضیح است. فیلم «Event Horizon» داستان یک تیم نجات را روایت می‌کند که به مدار نپتون فرستاده شده است، جایی که یک سفینه که هفت سال پیش ناپدید شده بود، ناگهان از ناکجاآباد ظاهر می‌شود. فرماندهان عملیات، کاپیتان میلر (لورنس فیشبرن) و دکتر ویلیام ویر (سم نیل)، به تدریج متوجه می‌شوند که این سفینه توسط موجودیت خاصی کنترل می‌شود که از بعد دیگری در طی آزمایشات تیم Horizon با یک دستگاه بسیار خاص به جهان ما آمده است. بنابراین این اثر فضایی اندرسون سولاریس و بیگانه را در فرم یک اثر ترسناک کلاسیک ترکیب می‌کند و نتیجه حاصل را با ارجاعات آخرالزمانی تزئین می‌کند. پس این فیلم یک ماجرای خونین در مورد ترس از یک خلاء کیهانی کاملاً ناشناخته است.

Pandorum

سفینه فضایی الیسیوم با صدها شهرک نشین از زمین پرجمعیت به سمت فضا راه می‌افتد. پس از 123 سال، افرادی که در خواب مصنوعی غوطه‌ور هستند، باید سیاره فراخورشیدی تانیس را پر کنند، اما چیزی در این میان طبق برنامه پیش نمی‌رود. پس سرجوخه نولان بائر (بن فاستر) و ستوان پیتون (دنیس کواید) که از خواب مصنوعی معلق بیدار می‌شوند، داخل سفینه را در دل ویرانه‌ها کشف می‌کنند که جهش یافته‌های تشنه به خون در میان آنها پرسه می‌زنند. کریستین آلوارت آلمانی این فیلم ترسناک علمی-تخیلی درباره جنون ناشی از انزوای فضایی را ساخته است، اما این اثر او در زمان اکران به شهرت نرسید. ولی فیلم Pandorum با وجود اینکه در گیشه ضعیف ظاهر شد، اکنون همچون یک اثر کالت طرفداران ویژه‌ای پیدا کرده است.

Sunshine

این فیلم دنی بویل شامل داستانی از خورشید در حال مرگ و تلاش‌های بعدی بشر برای راه‌اندازی مجدد این روشنایی بی‌پایان است. اما وقتی دنی بویل کارگردان و الکس گارلند فیلمنامه نویس خلق این پروژه را بر عهده می‌گیرند، داستان یک ماموریت نجات تبدیل به یک هیجان روانی درباره فداکاری می‌شود. سفینه ایکاروس دو با یک بمب در دل خودش به سمت خورشید در حال مرگ می‌رود. وظیفه خدمه پرتاب دستگاهی به سمت این ستاره است که باعث انفجار آن می‌شود و به بشریت یخ زده امید به گرمایی دوباره می‌دهد. اما ناگهان این تیم یک سیگنال پریشانی از ایکاروس یک دریافت می‌کند که هفت سال پیش در یک ماموریت مشابه ناپدید شد. کاپیتان کِنیدا (هیرویوکی سانادا) به امید یافتن بمبی دیگر و افزایش شانس موفقیت در ماموریت تصمیم می‌گیرد سوار بر ایکاروس اول شود، و این شروع یک بحران ترسناک است.

Gravity

آلفونسو کوارون استاد کار در ژانرهای کاملاً متفاوت است، اما این کارگردان هر فیلم خود را به پیروزی بینش نویسنده تبدیل می‌کند. جاذبه یک فیلم تکنو-هیجان‌انگیز است که درباره یک موقعیت اضطراری در فضای بیرونی است، زمانی که فضانوردان رایان استون (ساندرا بولاک) و مت کوالسکی (جرج کلونی) با زباله‌های فضایی مواجه می‌شوند. استون و کوالسکی باید راهی برای رسیدن به مدل‌های فرود ISS بیابند، زیرا هیچ راه دیگری برای بازگشت به زمین وجود ندارد. این فیلم داستانی فوق‌العاده زیبا و از لحاظ فنی پیشرفته در مورد قدرت اراده انسان دارد و جاذبه فوق العاده‌ای برای تماشای یکی از برجسته ترین فیلم های علمی تخیلی است.

Alien

بیگانه ساخته ریدلی اسکات پدر تمام فیلم‌های هیجان‌انگیز فضایی در گونه بقا و انزوا است که این ژانر را به شکل عمومی پذیرفته شده‌ خلق کرده است. یک فیلم ترسناک علمی تخیلی درباره رویارویی بین خدمه کوچک یک سفینه فضایی و یک بیگانه گوشتخوار شکست ناپذیر در سال 1979 منتشر شد و بلافاصله شهرت جهانی خاص خود را دریافت کرد. و مهم نیست که ریدلی اسکات چه می‌کند، حتی تقریباً نیم قرن بعد، او برای همیشه کارگردانی خواهد ماند که ترس بشر از تاریکی فضا را تجسم کرده است.

داستان فیلم از این قرار است که رایانه داخلی سفینه نوسترامو، با دریافت سیگنال SOS از نزدیکترین سیاره، خدمه‌ای به رهبری کاپیتان دالاس (تام اسکریت) را از سفینه معلق برای کمک می‌فرستد. اما جستجو برای منبع سیگنال منجر به عفونت یکی از اعضای تیم به یک ارگانیسم انگلی ناشناخته می‌شود. با مخالفت‌های رئیس امنیت سفینه الن ریپلی (سیگورنی ویور)، مرد مجروح به سفینه آورده می‌شود و از آن لحظه به بعد تمام خدمه در خطر هستند.

Moon

دانکن جونز در اولین (و موفق‌ترین) تجربه کارگردانی خود، انسان را درون فضا قرار می‌دهد و نه تنها شخصیت اصلی فیلم، بلکه مخاطب را درباره خودشناسی به فکر فرو می‌برد. داستان فیلم از این قرار است که سم بل (سم راکول) در پایان دوره سه ساله خود به عنوان سرپرست تنها یک معدن هلیوم فضایی آماده می‌شود تا ماه را ترک کند.

اما سم پس از یک کش و قوس در لاشه یک نوار نقاله شکل قمری گیر می‌افتد؛ و در حالی که سم و یک سم جدید با ملاقات غیرقابل توضیح خود دست و پنجه نرم می‌کنند، او باید یک پازل واضح و فوری را حل کند، پازلی که می‌گوید چند سم دیگر ممکن است در این جرم قمری ناشناخته وجود داشته باشد؟! Moon یکی از بهترین پیچش‌های سینما را در خود دارد که حتی اگر از آن خبر داشته باشید، باز هم نحوه‌ای که فیلم آن را به نمایش می‌گذارد غافلگیرتان خواهد کرد و همین موضوع، آن را به یکی از بهترین فیلم‌های علمی تخیلی تبدیل می‌کند.

Stowaway

زندگی در فضا می‌تواند چالش برانگیز باشد حتی زمانی که همه چیز درست پیش می‌رود. اما خبر بد اینجایست که هیچ چیز در این تریلر علمی تخیلی به کارگردانی جو پنا درست پیش نمی‌رود. Stowaway با فضانوردانی با بازی آنا کندریک، دانیل دای کیم و تونی کولت شروع می‌شود که ماموریت دو ساله خود را به مریخ آغاز می‌کنند تا فقط یک سفر اکتشافی را تجربه کنند. سه فضانورد آموزش دیده، درست چند ساعت پس از برخاستن از زمین به قصد سیاره مریخ، مسافری اتفاقی و مجروح را در بدنه سفینه خود کشف می‌کنند؛ با این حال، به زودی مشخص می‌شود که سفینه آن‌ها نمی‌تواند یک مسافر اضافی را تحمل کند. بنابراین با کاهش سریع منابعشان، این گروه باید راهی برای زنده ماندن پیدا کنند، در غیر این صورت همه آن‌ها خواهند مرد؛ و این خود شروعی بر یک آشفتگی مداوم است.

Oxygen

این فیلم مهیج علمی تخیلی در فضا اتفاق می‌افتد، اما بیشتر در یک اتاقک برودتی کوچک در فضا. فیلم با زنی (ملانی لوران) شروع می‌شود که در فضای کوچکی بیدار می‌شود و هیچ خاطره‌ای از اینکه او کیست یا چرا آنجاست ندارد. سپس این زن با کمک یک هوش مصنوعی به نام MILO (با صدای ماتیو آمالریک)، سعی می‌کند با خدمات اورژانس تماس بگیرد، اما آنها قادر به کمک نیستند. با بدتر شدن اوضاع: سطح اکسیژن در اتاق او در حال اتمام است و MILO نیز نمی‌تواند او را آزاد کند. این فیلم مسابقه‌ای برای زمان و اکسیژن است که باعث می‌شود هنگام تماشای آن نفس خود را حبس کنید. به طور کلی فیلم اکسیژن چرخش آینده نگرانه‌ای را در مقوله بقا در فضای بسته ایجاد می‌کند.

کلام پایانی

از زمانی که ما داستان سفر انسان به ماه را شنیده‌ایم، شیفته ستارگان و آنچه فراتر از آنهاست بوده‌ایم. طبیعی است که این شیفتگی به کهکشان‌ها و فضای آسمان به فیلم‌های متفاوت تبدیل شود. چه تماشای فضانوردان خیالی که با هم جمع می‌شوند تا یک سیارک را که به سمت زمین حرکت می‌کند متوقف کنند و چه تماشای فضانوردان واقعی که درباره تجربیات خود از زندگی در گرانش صفر صحبت می‌کنند، این داستان‌ها به همان اندازه که سرگرم‌کننده است، جذاب هستند. پس ما نیز در این مطلب سعی در معرفی ۱۰ فیلم علمی تخیلی درباره افرادی که در فضا سرگردان هستن، کردیم.

منبع: ویجیاتو