شبهجزیره ایبریا در جنوب غربی اروپا شاهد نوع خاصی از تدفین انسانهای باستانی در غارها بوده به نحوی که اجساد انسان طی مدت 1000سال به روشهای مختلف دستکاری و برای اهداف دیگری مورد استفاده گرفتهاند!
دستکاری اجساد انسان از قرن چهارم قبلازمیلاد رواج پیدا کرد اما دلایل فرهنگی آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. در مطالعهای جدید، دانشمندان اجساد دستکاریشده 12 انسان را در غاری به نام کوئهوا دلوس مارمولس در جنوب اسپانیا بررسی کرده و به نتایج شگفتانگیزی رسیدهاند.
غار کوئهوا دلوس مارمولس
تاریخگذاری رادیوکربن حاکی از رواج این نوع تدفین در یک بازه زمانی نسبتا وسیع از هزاره پنجم تا دوم پیشازمیلاد است. تیم تحقیقاتی با دقت زیاد تغییرات عمدی پسازمرگ را در بقایای اسکلتی ثبت کرده است که شامل شواهدی از شکستگیها و ساییدگیها میشود که احتمالا نشاندهنده تلاش برای استخراج مغز استخوان و سایر بافتها است.
در میان تغییرات صورت گرفته روی بقایای انسان، محققان یک استخوان ساق پا را پیدا کردند که برای استفاده به عنوان ابزار مناسبسازی شده بود. آنها همچنین یک استخوان جذاب جمجمه را یافتند که به نظر میرسید برای تبدیل شدن به «جام-جمجمه» مناسبسازی شده است که نشاندهنده سازگاری بالقوه برای اهداف عملی و غذایی است.
یافتههای این پژوهش در نشریه پلاسوان منتشر شده است. محققان از دانشگاههای سوئد، آلمان و اسپانیا در این پژوهش مشارکت داشتند.
کوئهوا دلوس مارمولس یکی از وسیعترین غارهای موجود در استان کوردوبا با وسعتی بیشتر از 370متر است. این غار به دلیل آنکه که در یک بازه زمانی طولانی از عصر نوسنگی تا مفرغ یک سکونتگاه پیشاتاریخی بوده معروف است. این غار در ارتفاع 900متری قرار دارد.
یافتههای این غار با اکتشافات مشابه در غارهای دیگر در شبهجزیره ایبریا همخوانی دارد و نشان میدهد که الگویی رایج از تغییر بقایای انسان و تغییر کاربری آن برای ابزار تولید و مصرف غذا در آن زمان در این ناحیه وجود داشته است.
نویسندگان پیشنهاد دادهاند که این تغییرات احتمالا معناهای نمادین فرهنگی نیز داشتهاند که آشکار شدن آن نیازمند تحقیقات عمیقتر و گستردهتر است.
آنها میگوید اشغال غارهای طبیعی در دوران پیشاتاریخ در شبهجزیره ایبریا پدیدهای رایج بوده و از آن به عنوان خصیصه متمایز دوران نوسنگی (5800 تا 4700قبلازمیلاد) در آندلوس نام میبرند.
محققان بعد از مقایسه یافتههای غار مارمولس با یافتههای سایر غارهای معاصر، به این باور رسیدهاند که دستکاری اجساد انسان پدیدهای فرهنگی مرتبط با عقاید درباره مرگ و جایگاه مردگان در «منظر ایدئولوژیکی جامعه» بوده است.
بقایای انسان نزدیک به محل زندگی مردم نگهداری میشده و همزمان گذرگاهی سهلالعبور به دنیای معنوی که پس از مرگ حاصل میشده، حکاکی میشده است.
محققان دریافتند که اجساد انسان در این دوران با دقت تمام از بافت و بقایای نرم تهی میشدند. در برخی نمونهها محققان شکستگی عمدی استخوانها را مشاهده کردند. کشف تداعیهای نمادین و فرهنگی این نوع تدفین نیازمند تحقیقات بیشتر است اما محققان معتقدند که این نوع رفتار با مردگان ریشه در ایدئولوژی حاکم بر این جوامع داشته است.
منبع: راهنماتو