/

چگونه باید اعتیاد به کار را مهار کرد؟

در هر حرفه کسانی هستند که بیش از حد طبیعی غرق کار می‌شوند. حسابداری که حتی وقتی برای تفریح به ساحل رفته است، همچنان داده‌های خود را وارد نرم‌افزار می‌کند، آرایشگری که همیشه برای یک مشتری دیگر وقت دارد و ورزشکاری که تا حدی که از خستگی از پا درآید، تمرین می‌کند.

اعتیاد به کار از ویژگی‌های رایج محیط های کار مدرن است. بررسی اخیری که میزان شیوع اعتیاد به کار را در فرهنگ‌ها و حوزه‌های شغلی مختلف ارزیابی کرده بود، نشان داد حدود ۱۵ درصد از کارکنان معتاد به کار هستند. با این حساب، میلیون‌ها نفر در سراسر جهان وجود دارند که نمی‌دانند چه زمانی، چگونه و چرا باید دست از کار بکشند.

تون تاریس، دانشمند رفتارشناسی و پژوهشگر کار در دانشگاه اوترخت هلند می‌گوید اعتیاد به کار اصطلاحی است که با بی‌دقتی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما اعتیاد واقعی به کار پیچیده‌تر و خطرناک‌تر از چیزی است که بسیاری از افراد تصور می‌کنند و پیامدهای گسترده‌ای دارد.

اعتیاد به کار چیست؟

روانشناسان و پژوهشگران ده‌ها سال است درگیر تعیین معیارها و تعاریف اعتیاد به کار هستند. تاریس که به همراه یان د یونگ، دانشمند بهداشت حرفه‌ای از دانشگاه فناوری آیندهوون هلند این پدیده را در نسخه جاری مجله‌ی Annual Review of Organizational Psychology and Organizational Behavior بررسی کرد، می‌گوید: «اعتیاد به کار اکنون به‌عنوان نوعی اعتیاد به همراه عوامل خطر و پیامدهای خود در نظر گرفته می‌شود. برچسب معتاد به کار برای افرادی که به‌خاطر علاقه به کارشان ساعت‌های طولانی کار می‌کنند، صدق نمی‌کند. این ویژگی خوب است. افرادی که به مدت کوتاهی برای پیشرفت شغلی یا خرید ماشین و خانه بیشتر کار می‌کنند، در این تعریف به حساب نمی‌آیند.»

مالیسا کلارک، روانشناس صنعتی-سازمانی در دانشگاه جورجیا می‌گوید اعتیاد به کار واقعی شامل چهار بعد می‌شود: انگیزه‌ها، افکار، احساسات و رفتارها.

کلارک و همکارانش در سال ۲۰۲۰ در مجله‌ی Journal of Applied Psychology پیشنهاد کردند اعتیاد به کار شامل اجباری درونی برای کار، داشتن افکار مداوم درباره کار، تجربه احساسات منفی هنگام کار نکردن و کار کردن فراتر از حد انتظار است.

احتمال اینکه برخی از تیپ‌های شخصیتی گرفتار اعتیاد به کار شوند، بیشتر است. کلارک و همکارانش در فراتحلیلی در سال ۲۰۱۶ دریافتند افراد کمال‌گرا، برون‌گراها و افراد دارای تیپ شخصیتی A (جاه‌طلب، پرخاشگر و کم‌حوصله) بیشتر مستعد معتاد شدن به کار هستند. پژوهشگران فکر می‌کردند احتمال دچار شدن اعتیاد به کار در افراد با عزت نفس پایین بیشتر باشد، اما این ارتباط در هیچ‌جایی مشاهده نشد.

جک هاسل، متخصص منابع انسانی در کرایست‌چرچ نیوزیلند با ۱۵ فرد که خود را معتاد به کار می‌دانستند، مصاحبه کرد تا درک بهتری از تجربیات و انگیزه‌های آن‌ها پیدا کند.

همان‌طور که در مقاله‌‌ای در مجله‌ی International Journal of Organizational Analysis توضیح داده شد، این کارکنان از رشته‌های مختلفی بودند: یکی از آن‌ها ورزشکار، یکی وکیل و یک نفر متخصص منابع انسانی بود، اما همه در مخمصه‌ی مشابهی گیر افتاده بودند.

کلارک که تجربیات خود در زمینه با کارکنان افراطی ازجمله معلم مهدکودک، کارمند مسئول پاسخگویی به تلفن و گله‌دار لاما در کتابی در این رابطه بازگو می‌کند، می‌گوید: «اعتیاد به کار در هر شغلی می‌تواند وجود داشته باشد.»

هاسل خاطرنشان می‌کند برخی از افراد معتاد به کار در نمونه مورد بررسی او در فقر بزرگ شده بودند و می‌خواستند هرگز به عقب برنگردند، درحالی‌که برخی دیگر از قشر ثروتمند بودند اما نمی‌توانستند از این احساس رهایی پیدا کنند که برای پیشرفت و جلو ماندن باید بیشتر تلاش کنند.

همان‌طور که تاریس و د یونگ در بررسی اجمالی سال ۲۰۲۴ خود توضیح داده‌اند، اگرچه مقالات نشان می‌دهند شیوع اعتیاد به کار ممکن است در زنان، کارکنان مسن و کارکنان با سطح تحصیلات بالاتر اندکی بیشتر باشد، این ارتباطات ضعیف و متناقض هستند.

با‌این‌حال، عوامل خطر واضحی وجود دارد که احتمال دچار شدن به اعتیاد به کار را افزایش می‌دهد. تاریس و د یونگ گزارش می‌کنند برخی از محیط های کاری مانند شرکت‌هایی که رقابت و ساعات کار طولانی را ترویج می‌کنند، اعتیاد به کار را بیشتر تقویت می‌کنند. آن‌ها همچنین به نظرسنجی‌ای از سال ۲۰۱۶ از بیش از ۱۶۴۰۰ کارمند نروژی اشاره می‌کنند که نشان داد مدیران و کارکنان خوداشتغال نسبت‌ به افرادی که تحت کنترل شخص دیگری کار می‌کنند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد به کار هستند.

تاریس می‌گوید اعتیاد به کار به‌خاطر برنامه‌هایی مانند زوم، اسلک و پیشرفت‌های تکنولوژیک دیگر که کار کردن در هر مکان و هر زمانی را برای افراد آسان‌تر می‌کند، رو به افزایش است. کلارک با این موضوع موافق است. کار از خانه، که خصوصاً در طول دنیاگیری کووید ۱۹ فراگیر شد، احتمالاً گروه جدیدی از کارکنان همیشه مشغول به کار را ایجاد کرد که مرز بین کار و زندگی خانگی خود را از دست دادند.

پیامدهای اعتیاد به کار

هر کارمندی که دچار عادات اعتیاد به کار شود، ممکن است متوجه سودهای کوتاه‌مدتی (فروش بیشتر و اضافه کار بیشتر) شود اما این دستاوردهای کوچک احتمالاً زودگذرند.

از دیدگاه تاریس، کلارک و سایر متخصصان، نکته متناقض اعتیاد به کار این است که افرادی که به‌خاطر اعتیاد به کار همیشه مشغول به کار هستند و هرگز دست از کار نمی‌کشند، لزوماً در شغل خود بهتر نیستند.

کلارک و همکارانش در فراتحلیل خود ارتباطی میان اعتیاد به کار و عملکرد شغلی پیدا نکردند. کلارک به مطالعه‌ای از سال ۲۰۱۵ اشاره می‌کند که نشان می‌داد افرادی که در طول روز به مدت بیشتری کار می‌کردند، عملکرد مشابه کسانی داشتند که فقط تظاهر می‌کردند که همان ساعات کاری را مشغول به کار بودند. بررسی‌های بعدی ازجمله مطالعه ایتالیایی از سال ۲۰۲۱ که ارزیابی‌های بیش از ۵۰۰ نفر را در طول دو سال دنبال کرد، ارتباطی بین اعتیاد به کار و عملکرد پیدا نکرد.

درواقع، برای برخی افراد معتاد به کار، سطح عملکرد متوسط بهترین سناریو می‌تواند باشد. تاریس می‌گوید: «آن‌ها کارهای زیادی برای خود ایجاد می‌کنند، اما لزوماً به این معنا نیست که عملکرد بالایی دارند. اگر افراد بیشتر از حد کار کنند، زمان کمی برای احیا خواهند داشت. این امر به خستگی و فرسودگی منجر می‌شود و احتمال خطاهایی را که می‌تواند برای سازمان، مشتریان یا خودشان مضر باشد، افزایش می‌دهد.»

در شرایط خاص، اشتباه در کار می‌تواند واقعاً خطرناک باشد. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۸ روی ۱۷۸۱ پرستار در نروژ عواملی را که پیش‌بینی‌کننده حوادث جدی مرتبط با کار بودند ازجمله آسیب رساندن به بیمار، آسیب رساندن به خود، چرت زدن سر کار یا شکستن تجهیزات را پیگیری کرد. مطالعه نشان داد احتمال اینکه افراد معتاد به کار دچار اشتباه شوند، بیشتر است.

تجزیه‌وتحلیل کلارک در سال ۲۰۱۶ که حاصل بررسی نتایج ۸۹ مطالعه بود، نشان می‌داد افراد معتاد به کار از تأثیراتی رنج می‌برند که فراتر از محل کار است. به‌عنوان مثال، مطالعه‌ای از سال ۲۰۰۶ روی ۱۷۴ نفر از کارکنان یقه‌سفید در ایالات متحده و کانادا نشان داد بین اعتیاد به کار و نارضایتی از زندگی ارتباط وجود دارد. هرچه نمره فرد در مقیاس اعتیاد به کار بیشتر بود، او کمتر از زندگی لذت می‌برد.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۴، ۵۸۵۳ نفر کارکنان تمام‌وقت در بلژیک را به هشت دسته تقسیم کرد که شامل علاقه‌مندان به کار، معتادان کار، کارکنان آسوده و کارکنان کم‌علاقه می‌شد. میزان شکایات مرتبط با سلامتی در میان افراد معتاد به کار بیشتر بود. درمقابل، علاقه‌مندان به کار شکایت سلامتی را گزارش نکردند که نشان می‌دهد بین اعتیاد به کار و لذت بردن از کار تفاوت زیادی وجود دارد.

کلارک در بسیاری از مصاحبه‌های خود با افراد معتاد به کار، متوجه شده است تعهد بیش‌ازحد به شغل می‌تواند با شیوه‌های ناسالم زندگی ازقبیل مصرف بیش‌ازحد الکل و ناتوانی در ورزش یا خواب کافی همراه باشد.

او برای کتابش با یک مددکار اجتماعی بازنشسته مصاحبه کرد که می‌گفت وسواسی که در رابطه با کارش دارد موجب می‌شود شب‌ها خواب به چشمش نیاید. او گزارش کرد: «احساس می‌کردم سرم در تمام طول شب مشغول به کار است.»

در همین حال، فردی که قبلاً مزرعه پرورش لاما داشت، به کلارک گفت که تا زمانی که اهداف کاری‌اش برآورده نشود، به خود اجازه غذا خوردن یا استراحت نمی‌دهد؛ حتی اگر این کار به معنای گرسنگی و عذاب کشیدن وی باشد. او گفت: «باید آن کارها را تمام می‌کردم وگرنه احساس می‌کردم خوب نیستم.»

آیا من معتاد به کار هستم؟

پرسش‌نامه کوتاه زیر از مقاله مالیسا کلارک و همکارانش که سال ۲۰۲۰ در مجله‌ی Journal of Applied Psychology منتشر شد، اقتباس شده است. به این سؤالات با استفاده از مقیاس صفر تا پنج، صفر=هرگز و پنج=همیشه پاسخ دهید و امتیاز کلی خود را حساب کنید.

آیا فشار درونی مدامی برای کار احساس می‌کنید؟
آیا میل شدیدی به کار مداوم دارید؟
آیا اوقات فراغت خود را مشغول فکر کردن به کار هستید؟
آیا بیشتر افکار شما مربوط به کار است؟
اگر به هر دلیلی یک روز کاری خود را از دست بدهید، آیا ناراحت می‌شوید؟
اگر چیزی مانع از کار کردن شما شود، احساس آشفتگی می‌کنید؟
آیا بیش از نیازهای شغلی خود عمل می‌کنید؟
آیا وقتی همکارانتان درحال استراحت هستند، شما مشغول کار هستید؟
چنانچه بیشتر جواب‌ها ۴ و ۵ باشد و مجموع نمره ۳۲ یا بالاتر شود، اعتیاد به کار شدید را نشان می‌دهد.

چگونه اعتیاد به کار را مهار کنیم

شرایط خاصی وجود دارد که در آن افراد معتاد به کار می‌توانند رشد کنند؛ اگرچه غالباً زندگی کارکنان معمولی دارای این شرایط نیست.

مطالعه‌ای از سال ۲۰۲۴ روی ۳۰۰ دانشجوی روانشناسی در آلمان (که بیش از ۹۰ درصد آن‌ها را زنان تشکیل می‌دادند) نشان داد در بازه زمانی شش‌ماهه، افراد معتاد به کار از نظر جسمی و عاطفی بهتر از همکلاسی‌هایی خود عمل کردند که کمتر فعال بودند.

نویسنده اصلی، نینا یانکر، روانشناس کار در دانشگاه اسلو در نروژ، اشاره می‌کند دانشجویان اهداف کوتاه‌مدت مشخص و وقفه‌های بین‌ترم دارند. اگر آن‌ها در این مدت خیلی هم تلاش کنند باز فرصت‌هایی برای بازیابی دارند. اگرچه معتادان به کار در دنیای واقعی معمولاً تعطیلات تابستانی و زمان استراحت آنچنانی ندارند و فرصتی برای بازیابی خود نخواهند داشت.

یانکر می‌گوید افرادی که برای دست کشیدن از کار مشکل دارند، باید سعی کنید کل دستاوردهای روز خود را به خاطر آورند و به آن فکر کنند. این کار موجب می‌شود احساس کنند یک روز کار کرده‌اند و از اوقات فراغت خود لذت ببرند.

تاریس می‌گوید تاکنون مداخله مطمئنی برای درمان اعتیاد به کار مشخص نشده، اگرچه ممکن است راه‌حل‌هایی برای کاهش عواقب جدی آن وجود داشته باشد.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۰ روی ۴۰۰ فرد بزرگسال شاغل در ایالات متحده نشان داد افراد معتاد به کار که ذهن‌آگاهی را تمرین می‌کنند (توانایی آگاهی از احساسات خود در هر زمان) کمتر از عواطف منفی مانند پریشانی و تحریک‌پذیری رنج می‌برند.

تاریس و د یونگ در مرور خود به برخی از گام‌های معقول برای محل کار اشاره می‌کنند تا به کارکنان کمک کنند تعادل بیشتری پیدا کنند. راه‌حل آن‌ها شامل چک کردن ساعات کار و کار نکردن فراتر از حد تعیین‌شده، محدود کردن دسترسی به لوازم کار پس از ساعات کاری و تشویق مدیران برای مدل‌سازی رویکردهای سالم برای کار است.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۳ روی ۹۳۰۰ کارگر حقوق‌بگیر در شرکت‌های کوچک تا متوسط در سراسر اروپا نشان داد کنترل‌های نرم (رویه‌های مدیریتی که استقلال و توانمندسازی را ترویج می‌کند) می‌تواند شیوع اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی را کاهش دهد.

اما تاریس می‌گوید اگر معتادان به کار واقعاً بخواهند به رویه خود ادامه دهند، هیچ‌کس نمی‌تواند کار چندانی برای متوقف کردن آن‌ها انجام دهد. دوستان و اعضای خانواده می‌توانند از آن‌ها بخواهند ساعات کاری خود را محدود کنند و رؤسا و شرکت‌ها می‌توانند سیاست‌های خود را تغییر دهند. در این‌ شرایط برخی از معتادان به کار ممکن است رویه معتدل‌تری در پیش بگیرند.

منبع: زومیت