نگاهی به بزرگترین شکست‌های گجتی تاریخ

رویداد سالیانه CES بزرگترین گردهمایی فعالان حوزه تکنولوژی به منظور نمایش جدیدترین دستاوردها و محصولاتشان است. علیرغم این که اکثر تکنولوژی‌ها و گجت‌های مطرح و محبوب دنیا معمولا در این رویداد به جهانیان معرفی می‌شوند، اما در بسیاری موارد نیز نمایشگاه CES به محل نمایش گجت‌های شکست‌خورده و ناموفق تبدیل می‌شود! این ایده‌های شکست‌خورده تکنولوژی عموما مخصوص یک کمپانی یا فرد خاص نیست و در بسیاری مواقع برخی گجت‌های شناخته‌شده‌ترین کمپانی‌های حوزه تکنولوژی هم با عدم استقبال کاربران و شکست سنگین روبرو می‌شوند.

این مساله حتی برای کمپانی‌های بزرگی مثل گوگل، مایکروسافت، آمازون یا اپل بیشتر هم به چشم خواهد آمد. اگر یک کمپانی یا استارتاپ کوچک و ناشناخته اقدام به تولید گجتی نه چندان محبوب کند، ممکن است کسی از آن خبردار نشود! با این وجود شکست های گجتی کمپانی‌های شناخته شده تا مدت‌ها نقل محافل مختلف خواهند بود!

۱۰ مورد از بزرگترین شکست های گجتی در تاریخ

در ادامه این متن سعی داریم نگاهی داشته باشیم به تعدادی از بزرگترین شکست های گجتی تاریخ که با تخمین نامناسب سازندگانشان از نیازهای کاربران یا عدم موفقیت در جلب توجه آن‌ها خیلی زود به فراموشی سپرده شدند. البته همان‌طور که در ادامه مشاهده خواهید فرمود، این گجت‌ها لزوما دستگاه‌های بدردنخور و بلااستفاده‌ای نیستند؛ بلکه تعدادی از آن‌ها صرفا محصولاتی هستند که در زمان نامناسبی معرفی شده و نتوانستند کاربری خود را آن‌طور که باید، بروز دهند.

Microsoft Zune

تاریخ تکنولوژی نشان داده که هر زمان یکی از کمپانی‌های بزرگ این حوزه محصولی جدید روانه بازار می‌کند، به فاصله‌ای اندک سایر کمپانی‌ها هم محصولی شبیه به آن را رونمایی می‌کنند. این مساله به‌طور دقیق در خصوص Microsoft Zune صادق است و ردموندی‌ها این موزیک پلیر را به فاصله حدودا پنج سال پس از معرفی آیپاد اپل به بازار عرضه کردند. در آن زمان آیپاد در عرصه گجت‌های مالتی مدیا در جهان غوغایی به پا کرده بود.

مایکروسافت Zune توانایی ذخیره کردن تعداد بسیار زیادی ترک‌های موسیقی و محتوای صوتی را داشت. با این حال رنگ‌بندی این دستگاه در آن زمان چندان به مذاق مخاطبین خوش نیامد و اندازه بیش از حد بزرگ آن نیز دیگری مشکل بزرگش به شمار می‌رفت.‌ علاوه بر این، موزیک پلیر مایکروسافت همچنین تقریبا هیچ پشتیبانی از کمپانی‌ها و فرمت‌های شخص ثالث ارائه نمی‌کرد و به‌جای فرمت محبوب‌تر mp3 تنها قادر به پخش محتوای WMA بود.

البته Zune به خودی خود اصلا دستگاه بدی نبود و حتی برای بسیاری افراد هم به‌عنوان دستگاهی خاطره‌انگیز شناخته می‌شود. با این وجود مشکل بزرگ آن بود که گجت مایکروسافت اولا در حد و اندازه آیپاد نبود و ثانیا زمانی به بازار عرضه شد که آیپاد به‌طور کامل بر بازار پخش‌کننده‌های موزیک مسلط شده بود. در نتیجه این اتفاق درخشش آیپادهای اپل تا سال‌ها ادامه یافت و Microsoft Zune پس از چندین سال از چرخه تولید کنار گذاشته شد تا به یکی از بزرگترین شکست های گجتی تاریخ تبدیل شود.

Twitterpeek

شاید باورش سخت باشد؛ اما یک کمپانی به نام Peek در سال 2009 گجتی را رونمایی کرد که صرفا برای توییتر طراحی شده بود! این دستگاه نه قابلیت برقراری تماس داشت، نه گشت و گذار در اینترنت و نه امکان انجام هیچ کاری خارج از پلتفرم توییتر را به کاربران می‌داد! آن دوران، عصر طلایی گوشی های هوشمند به شمار می‌رفت و بسیاری افراد از این دستگاه‌ها برای انجام تمامی کارهای خود اعم از گشت و گذار در شبکه‌های اجتماعی مثل توییتر استفاده می‌کردند.

در آن زمان البته هیچ اپلیکیشن اختصاصی رایگان و رسمی توییتر در اپ استور وجود نداشت و بسیاری افراد مجبور بودند از طریق مرورگر اینترنت خود به شبکه‌های اجتماعی متصل شوند. این اتفاق حتی امروز نیز بسیار سخت و دشوار بوده و به تجربه کار در این شبکه‌ها آسیب فراوانی می‌زند. علاوه بر این، توییتر نیز در اواخر دهه 2000 به‌ شهرتی باورنکردنی رسیده بود و طرفداران پر و پا قرصی داشت. این مساله کمپانی Peek را مجاب کرد که یک دستگاه اختصاصی برای متصل شدن به توییتر تولید کرده و روانه بازار کند. دستگاهی که از همان اول می‌شد انتظار داشت که به یکی از بزرگترین شکست های گجتی تاریخ تبدیل شود!

بر اساس بررسی‌هایی که در آن زمان روی توییترپیک انجام شده بود، این دستگاه توانایی مدیریت مناسب پروفایل‌ها را نداشت و اتصال آن با سایت‌های خارجی تنها به‌صورت متنی انجام می‌شد. گجت Twitterpeek همچنین فاقد توانایی جستجو در محتوا بود و امکان دنبال کردن سایر کاربران و مطالعه توییت‌های قدیمی‌تر آن‌ها را نیز به کاربران نمی‌داد. همچنین کاربران برای مطالعه هر توییت باید حتما به‌طور مجزا به آن وارد می‌شدند. این ایرادات در کنار تصاحب اپلیکیشن Tweetie توسط توییتر در سال 2010 و حضور یک اپلیکیشن رسمی در اپ استور باعث شدند که Twitterpeak به چیزی بیشتر از یک ایده مسخره تبدیل نشده و با شکست سختی روبرو شود.

Oakley Thump

ترندهای مختلف دنیای تکنولوژی گاهی اوقات منجر به همکاری‌ها و اتفاقات عجیبی می‌شود که بعضی مواقع موفقیت آمیز بوده و گاهی اوقات نیز نتیجه‌ای جز شکست ندارند. به‌عنوان مثال چرخه کنونی همکاری‌های عرصه تکنولوژی باعث کنار هم قرار گرفتن کمپانی‌های متا و ری بن (Ray Ban) و تولید یک عینک آفتابی هوشمند شده که ظاهری عجیب و غریب داشته و ترکیبی از گوگل گلس و عینک‌های عجیب و غریب اوایل قرن بیست و یکم را ارائه می‌کند! نزدیک به بیست سال پیش، کمپانی صاحب‌نام Oakley نیز سعی داشت اقدامی مشابه انجام داده و عینکی با قابلیت‌های هوشمند را روانه بازار کند. این کمپانی با ادغام یک موزیک پلیر و عینک آفتابی دستگاهی عجیب و غریب را تولید کرد که Oakley Thump نام داشت.

عینک‌های آفتابی mp3 کمپانی اوکلی در زمان رونمایی قیمتی 350 دلاری داشته و توانایی ذخیره حدود یک گیگابایت موزیک را در اختیار کاربر قرار می‌دادند. البته فرمت بدون افت FLAC در لیست پشتیبانی این عینک قرار نداشت؛ اما این مساله اهمیت چندانی ندارد؛ چراکه اسپیکرهای داخلی Oakley Thump نیز قادر به پخش موزیک‌های بدون افت نبودند!

مهم‌ترین دلیل شکست این عینک آفتابی عجیب و غریب، طراحی زشت و عملکرد فنی نه چندان مناسب عنوان شد. بنابراین Oakley Thump یکی از آن گجت‌هایی به شمار می‌رود که نه تنها باعث پیشرفت فناوری نشده؛ بلکه حتی عقب‌گردی جزیی در این حوزه به شمار می‌رود.‌ در آن زمان تکنولوژی گجت‌های پوشیدنی هنوز به آن حد از پختگی نرسیده بود که یک عینک آفتابی نیمه‌هوشمند مجال عرض اندام داشته باشد. از طرف دیگر، عدم پذیرش اجتماعی هم فاکتور دیگری بود که مانع از فراگیر شدن گجت‌های پوشیدنی شد و Oakley Thump را به سرحد نابودی کشاند. البته به نظر می‌رسد حتی شرایط امروز در سال 2024 هم شباهت زیادی به زمان معرفی این عینک دارد. بر این اساس احتمالا عینک آفتابی محصول مشترک متا و ری بن نیز در سال‌های آینده در لیست بزرگترین شکست های گجتی تاریخ جای خواهد گرفت!

The Apple Pippin

اواسط دهه 90 میلادی را باید عصر طلایی کنسول‌های بازی دانست. در نسل پنجم نبرد کنسول‌ها شاهد رویارویی پلی استیشن اوریجینال و نینتندو 64 به‌عنوان بازیگران اصلی بودیم. در آن زمان همچنین پی سی گیمینگ هم به لطف انتشار عناوینی مثل Doom وضعیت بسیار خوبی داشت و لحظات فوق‌العاده‌ای را برای گیمرها رقم می‌زد. همچنین بازی کردن آنلاین نیز توسط سگا دریم‌کست در حال گسترش در میان علاقمندان بود.

همانند همه تکنولوژی‌های مطرح دیگر بازار، اپل هم در آن زمان به دنبال سهمی از بازار کنسول‌های خانگی بود. در همین راستا، کوپرتینویی‌ها کنسول Apple Pippin را روانه بازار کردند که در اصلی پلتفرمی چندرسانه‌ای بود و قابلیت اجرای بازی‌ها، نمایش محتوای چندرسانه‌ای و حتی ارائه کاربری یک PC را داشت. این کنسول دسته مخصوص به خود را داشت و بخش‌های عمده‌ای از توسعه سخت افزاری و نرم افزاری آن به کمپانی‌های صاحب نام سپرده شده بود. با وجود این که برخی جنبه‌های طراحی و ساخت این کنسول مانند ارائه آن به فرم یک پلتفرم چندرسانه‌ای و نه صرفا یک کنسول بازی ایده‌هایی جذاب و آینده‌نگرانه در صنعت ویدیوگیم به شمار می‌رفتند، اما هیچیک از این خلاقیت‌ها در پایان نتوانستند مانع شکست سنگین Apple Pippin شوند.

اپل در آن زمان طبق عادت همیشگی رده بالای قیمتی کنسول‌ها را هدف گرفته بود. با این وجود سخت افزاری ضعیف، تنوع بازی‌های بسیار پایین و فروش افتضاح باعث شدند که پیپین خیلی زود سایه مرگ را بالای سر خود حس کند! با این وجود اگر اپل درسی از این شکست بزرگ آموخته باشد، آن است که هدف گرفتن قشر ثروتمند جامعه و قیمت‌گذاری بسیار بالای یک محصول لزوما تضمین‌کننده فروش زیاد آن نیست. البته اخیرا کوپرتینویی‌ها بار دیگر این سیاست را برای هدست ویژن پرو خود استفاده کرده‌اند. اما آیا این بار اوضاع متفاوت خواهد بود؟

Google Nexus Q

گوگل بدون شک یکی از بزرگترین و موفق‌ترین کمپانی‌های فعال در حوزه تکنولوژی به شمار می‌رود که تاثیر آن بر پیشرفت‌های فناوری غیرقابل انکار است. این کمپانی البته در طول حیاتش شکست‌های فراوانی را نیز تجربه کرده است. کاربران جدیدتر احتمالا از عینک گوگل (گوگل گلس) و استادیا به‌عنوان بزرگترین شکست‌های گوگل یاد می‌کنند؛ اما عنوان بزرگترین شکست گجتی تاریخ کمپانی گوگل بدون شک نصیب نکسوس Q خواهد شد!

ایده کلی این دستگاه البته بسیار هوشمندانه بود. کاربران می‌توانستند گوشی یا تبلت خود را به این گجت کروی جالب متصل کرده و به‌سادگی فیلم، عکس و موزیک‌های خود را با سیستم سرگرمی خانگی‌شان به اشتراک بگذارند. نکسوس کیو همچنین امکان ارسال ذخیره داده‌های کاربران در فضای ابری را هم داشت و می‌توانست محتوای ویدیویی را از سرویس‌هایی مثل یوتیوب یا Play Music دانلود کند.

با این وجود، پروژه نکسوس Q گوگل به چند دلیل با شکستی سخت روبرو شد! نخستین دلیل، قیمت بیش از حد بالای آن بود. قیمت پایه این دستگاه در آن زمان 300 دلار بود. با این وجود مجموعه اختصاصی اسپیکرهای آن که بعدا روانه بازار شدند، قیمتی 400 دلاری داشته و کابل‌های آن نیز با قیمت 50 دلار قابل خرید بودند. به این ترتیب خرید مجموعه کامل این دستگاه حدود 750 دلار برای خریداران آب می‌خورد که هرچند در دنیای سرگرمی‌های دیجیتالی رقم چندان بالایی نیست؛ اما به زعم بسیاری افراد برای دستگاهی با توانایی‌های Nexus Q بیش از حد گران بود.

دیگر مشکل نکسوس Q محدودیت نرم افزاری این پلتفرم بودند. دستگاه‌های هم‌تراز نکسوس کیو در آن زمان قادر به اتصال به سرویس‌هایی مثل نتفلیکس، Hulu یا اسپاتیفای بودند. با این وجود نکسوس Q تنها می‌توانست به سرویس‌های گوگل متصل شود! به این ترتیب اگر موزیکی که شما دنبالش بودید در YouTube یا Play Music موجود نبود نمی‌توانستید از دستگاه 750 دلاری خود استفاده کنید! نکسوس کیو پتانسیل فراوانی داشت. با این وجود نامش به عنوان یکی از بزرگترین شکست‌های تکنولوژیک گوگل همیشه به خاطر خواهد ماند.

Amazon Fire Phone

محصولات سخت افزاری آمازون اساسا به دو دسته کاملا متفاوت تقسیم می‌شوند. دسته اول، دستیارهای هوشمند و اسپیکرهای هوشمند این کمپانی هستند که بسیاری کاربردی طراحی شده و با عملکرد عالی و قیمت فوق‌العاده خوبشان، دستگاه های بسیار محبوبی به شمار می‌روند. از سوی دیگر، تبلت‌های آمازون محصولاتی ضعیف و کم‌طرفدار هستند که نه تنها به هیچ توفیقی در بازار دست پیدا نکردند، بلکه بعضا حتی به اعتبار این کمپانی نیز لطمه وارد کردند.‌

فایر فون البته برخی قابلیت‌های منحصربفرد را نیز به کاربران ارائه می‌کرد. مهم‌ترین قابلیت آن افکت سه‌بعدی صفحه نمایش بود که باعث چرخش آیکون اپلیکیشن‌ها بسته به محل قرارگیری کاربر می‌شد. آمازون همچنین برای فروش گوشی فایر فون خود از استراتژی همیشگی خود که سال‌های سال موفقیت‌های پیاپی را برایش به همراه داشتند دست کشید. این کمپانی به‌طور کلی برخی محصولاتش مانند سری اسپیکرهای هوشمند Echo را برخی مواقع با قیمت‌هایی بسیار پایین به فروش می‌رساند. با این وجود این غول خرده‌فروشی آمریکا تصمیم گرفت قیمتی پریمیوم را روی Fire Phone گذاشته و آن را به‌طور مستقیم به رقابت با سری گلکسی اس سامسونگ و آیفون اپل بفرستند.

لازم به گفتن نیست که سامسونگ و اپل در آن زمان هم برندهایی شناخته شده بودند که دستگاه‌های فوق‌العاده‌ای را روانه بازار کرده و از مقبولیت بسیار بالایی نزد کاربران برخوردار بودند. همچنین چندین سال تجربه موفق در عرصه گوشی‌سازی پشتوانه این دو برند بود و سلطه آن‌ها بر بازار را تضمین می‌نمود. آمازون در آن زمان بازیگری تازه‌وارد در میدان گوشی های موبایل به شمار می‌رفت که نباید قله را هدف می‌گرفت و به جنگ اپل و سامسونگ می‌رفت! این ریسک ناموفق آمازون شکستی مفتضحانه را برای فایرفون رقم زد؛ به‌طوری که کار به جایی رسید که مشتریان قادر بودند با پرداخت تنها یک دلار یک فایرفون خریداری کنند و نزدیک ۱۷۰ میلیون دلار از این گوشی نیز فروش نرفته و در پایان دور ریخته شد!

Juicero

Juicero یکی از آموزنده‌ترین سرنوشت‌ها را در تاریخ گجت‌ها دارد. این دستگاه مثالی بارز برای توضیح این مساله است که چگونه یک استارتاپ پرقدرت می‌تواند به سمت شکست هدایت شود. علاوه بر این، گجت مورد بحث همچنین نشان‌دهنده این است که مردم دنیا چطور حاضرند تقریبا برای هرچیزی هزینه کنند! این دستگاه در ابتدا قرار بود یک گجت آشپزخانه کاربردی باشد که در چشم به هم زدنی قادر به تحویل دادن آب‌میوه تازه است. ایده اولیه این دستگاه به‌حدی جذاب بود که توانست بودجه‌ای 120 میلیون دلاری را در کیک استارتر جمع‌آوری کند. این دستگاه اما سرانجام با قیمت سرسام آور 400 دلار به بازار آمد و خیلی زود تبدیل به یک جوک در دنیای گجت‌ها شد!

توضیح دادن کامل ابعاد مختلف افتضاحی که Juicero به بار آورد در چند صد کلمه ممکن نیست! به همین دلیل در اینجا تنها به اصلی‌ترین ایرادات آن اشاره خواهیم کرد. Juicero اساسا قادر به گرفتن آب میوه‌ها و سبزیجات طبیعی نبود و برای آب‌گیری نیازمند استفاده از بسته‌هایی از پوره میوه و سبزیجات بود که از قضا قیمت بالایی داشته و باید به‌طور جداگانه هم خریداری می‌شدند.‌ این بسته‌های پوره همچنین به کدهای QR مجهز بودند تا کسی نتواند از بسته‌های غیر اوریجینال برای آب‌گیری استفاده کند!

علاوه بر این، Juicero به دلایلی که برای هیچ‌کس مشخص نیست برای کار کردن به اتصال دائمی وای فای نیاز داشت و تنها کاری که می‌کرد، استخراج آب‌میوه از پوره‌هایی بود که از قبل آماده شده بودند. پس از مدتی کوتاه مشخص شد که دست خود انسان بدون نیاز به هیچگونه اتصال وای فای یا استفاده از اپلیکیشن خاص قادر بود در گرفتن آبمیوه از این پک‌ها عملکردی بهتر از Juicero ارائه دهد!

طبیعتا Juicero اندکی پس از فروش این محصول با حجم زیادی از مشتریان ناراضی و عصبانی روبرو بود و به همین جهت با راه‌اندازی طرح بازگشت کالا و پس دادن هزینه خرید آن به مشتریان، اندکی از خشم و ناراحتی آن ها کاست. به‌طور کلی دستگاه آبمیوه‌گیری هوشمند عجیب Juicero همچنین نشان‌دهنده این بود که هر دستگاه قابلیت اتصال به اینترنت اشیاء را نداشته و برخی کارها بهتر است به‌صورت سنتی انجام شوند!

Apple Newton

اپل نیوتن روی کاغذ بسیار جلوتر از زمان خود بود. این دستگاه در حقیقت یک گجت همراه به شمار می‌رود که قابلیت تشخیص دستخط، ارسال فکس، مدیریت امور روزانه و انجام برخی مسئولیت‌های روتین را داشت که آن را به یک دستگاه شگفت‌انگیز در سال 1993 تبدیل کرده بودند. همانند بسیاری دستگاه‌های مختلف اپل، این کمپانی مخترع PDA نبود؛ اما تلاش کرده بود دستگاهی تر و تمیز و کاربرپسند را روانه بازار کند. در آن زمان، استیو جابز فقید در این کمپانی حضور نداشت؛ اما بر اساس گزارش‌ها از Apple Newton متنفر بود! در عین حال بسیاری از قابلیت‌های جذاب این گوشی پس از بازگشت جابز به اپل در برخی دستگاه‌های بعدی این کمپانی به کار رفته و آن‌ها را به محبوبیت رساندند.

بسیاری افراد معتقدند که شکست سنگین اپل نیوتن زمینه‌ساز خلق آیفون و سلطه اپل بر دنیای گوشی های موبایل بود. از این حیث می‌توان Newton را نمونه‌ای اولیه از آیفون‌های این کمپانی دانست که بسیاری قابلیت‌های خاص آیفون وامدار این گوشی هستند. بد نیست بدانید که نیوتن حتی از یک دستیار هوشمند مثل سیری، البته بسیار ابتدایی‌تر هم بهره می‌برد!

به این ترتیب Apple Newton با وجود این که یکی از بزرگترین شکست های گجتی تاریخ به شمار می‌رود، اما از یک جهت موفقیتی تکرارنشدنی برای اپل به شمار می‌رود؛ چراکه زمینه‌ساز معرفی آیفون‌های شگفت‌انگیز این کمپانی شده است.

ماسک صورت Rejuvinique

صنعت گجت‌های حوزه زیبایی صنعتی بسیار بزرگ و اندکی ترسناک است! در سال‌های اخیر فعالان این حوزه علاوه بر انواع کرم‌ها و لوسیون‌ها سرمایه‌گذاری زیادی هم روی گجت‌های مختلفی کرده‌اند که ادعا دارند با استفاده از امواج نور، صوت، ارتعاش یا انواع مختلف قادرند به شاداب نگه داشتن پوست و طراوت بخشیدن به آن کمک زیادی کنند. برخی از این دستگاه‌ها البته به پشتوانه اندکی تحقیقات علمی معرفی شده‌اند؛ اما بخش زیادی از این گجت‌ها مبنای علمی چندانی نداشته و نمی‌توانند تاثیری بیشتر از روغن مار روی پوست شما داشته باشد!

از آن بدتر این که برخی از این دستگاه‌ها حتی می‌توانند برای پوست شما مضر باشند و آسیب‌هایی دائمی به آن وارد کنند! ماسک صورت Rejuvinique یکی از آن دستگاه‌هاست که با ظاهر ترسناکش در ابتدا قرار بود باعث تحریک عضلات صورت شود و از این طریق چین و چروک‌های صورت را کاهش دهد. این دستگاه اما در عوض با انبوهی از خریداران ناراضی روبرو شد که ایرادات مختلفی از درد ماهیچه‌های صورت تا حس تسخیر توسط شیاطین را برای آن برشمرده بودند!

به گزارش استفاده‌کنندگان از این ماسک عجیب، حس استفاده از آن همانند گزیده شدن صورت توسط مورچه‌ها بوده و حتی در برخی موارد باعث به جا ماندن لکه‌های قرمز روی پوست هم شده بود. این ماسک همچنین در ابتدا موفق نشد تاییدیه سازمان غذا و داروی امریکا (FDA) را به دست آورد. با این وجود یک سال بعد سرانجام تاییدیه این دستگاه صادر شد و سپس به فاصله‌ای کم از این اتفاق، تمامی این ماسک‌ها از بازار جمع‌آوری شدند!

در آن زمان البته سلبریتی‌های سرشناسی به تبلیغ این ماسک پرداختند؛ اما این حمایت‌ها نیز نتوانست مانع از شکست و تبدیل شدن این دستگاه به یکی از بزرگترین شکست های گجتی تاریخ شوند. نمونه‌هایی قدیمی از این ماسک البته هنوز در فروشگاه‌های دست دوم مثل eBay قابل خرید است؛ اما اگر قصد ماجراجویی و تجربه ریسک آسیب رساندن به صورت خود را ندارید، توصیه می‌کنیم سراغ استفاده از این ماسک‌ها نروید.

TCL Palm Phone

کمپانی TCL در سال 2018 اقدام به تصاحب برند Palm نمود که زمانی بسیار مطرح و پرطرفدار بود.‌ پس از این کار، تی سی ال تصمیم گرفت مسیر کار این کمپانی را به جهتی کاملا متفاوت هدایت کند! یکی از محصولات Palm تحت تملک تی سی ال، یک گجت 350 دلاری بود که با هدف کمک کردن به کاربران برای عدم استفاده بیش از اندازه از گوشی های هوشمند رونمایی شده بود. این دستگاه در حقیقت مدلی بسیار ضعیف از یک گوشی اندرویدی به شمار می‌رفت که می‌توانست برای شرایطی که نیازی به استفاده از گوشی‌های هوشمند واقعی نبود، مفید واقع شود.

ایده این دستگاه روی کاغذ جذاب به نظر می‌رسید. با این وجود ایرادات فراوان TCL Palm Phone آن را به یکی از بدترین محصولات تکنولوژیک تاریخ تبدیل کرد! نخستین ایراد بزرگ TCL Palm Phone آن بود که این دستگاه اساسا یک مدل ضعیف‌شده از گوشی‌های اندرویدی نبود و از نسخه‌ای کامل از اندروید 8.1 بهره می‌برد که توانایی دسترسی کامل به فروشگاه گوگل پلی را داشت. به این ترتیب کاربران این گوشی قادر بودند در صورت لزوم تمامی اپلیکیشن‌ها و بازی‌های اندرویدی را روی گوشی خود داشته باشند! علاوه بر این، قیمت 350 دلاری آن هم برای دستگاهی که قرار بود کاربری محدودی داشته باشد کمی بیش از حد بالا به شمار می‌رفت. بعلاوه، استفاده بیش از اندازه از گوشی‌های موبایل در آن زمان هم مثل الان به یک عادت بین کاربران تبدیل شده بود و به همین دلیل دستگاهی که قصد داشت میزان استفاده آن‌ها از گوشی موبایل را محدود کند طبیعتا مورد استقبال قرار نمی‌گرفت! از طرف دیگر بسیاری گوشی‌ها هم از ابزارها یا اپلیکیشن‌های مختلفی برای محدود کردن میزان استفاده یا تذکر به کاربر در صورت گذراندن وقت بیش از اندازه پای گوشی موبایل مجهز هستند که نیاز به خرید یک دستگاه جداگانه را از بین می‌برد!

ماحصل بحث آن است که تی سی ال سعی داشت وابستگی به گوشی های موبایل را با معرفی یک گوشی موبایل دیگر برطرف کند! این تلاش خنده‌دار محکوم به شکست بود.

منبع: گجت‌نیوز