مورخان و اقتصاددانان غالبا میگویند مقایسه نسبی ثروت در طول قرنها غیرممکن است، بنابراین نمیتوانیم دریابیم ثروتمندترین فرد تاریخ چه کسی بوده است. بااینحال، راههایی برای حدس نسبتاً دقیق وجود دارد؛ مثلاً «مانسا موسی»، فرمانروای امپراتوری مالی در دهه ۱۳۲۰ که ثروت بیحدوحصر معادن طلای غرب آفریقا را در اختیار داشت. البته، حقایق پنهان زیادی درباره مانسا موسی وجود دارد (مانسا لقب او بود به معنای شاه یا سلطان).
شاید فکر کنید نام ثروتمندترین مرد تاریخ همهجا ذکر میشود، اما اگر به خاطر سفری قابلتوجه نبود، احتمالاً یاد مانسا موسی در ذهن جهان نمیماند. منابع نزدیک به زمان معاصر درمورد زندگی و حکومت او چنان کم است که باید درمورد بسیاری از جنبههای مهم حدس بزنیم. حتی منابعی که وجود دارند، اغلب با یکدیگر تناقض دارند.
مورخان دقیقاً نمیدانند موسی چه زمانی بر تخت سلطنت نشست و یا در آن زمان چند ساله بود. همچنین مشخص نیست او چه زمانی درگذشت و هم ۱۳۳۲ و هم ۱۳۳۷ بهعنوان سالهای مرگ او پیشنهاد شده است. بههرصورت، درمورد مانسا موسی که احتمالاً ثروتمندترین فرد جهان بود، چه میدانیم؟
داستان عجیب چگونگی رسیدن موسی به تاج و تخت
بیشتر آنچه مورخان درباره مانسا موسی میدانند، فقط از دو منبع میآید که هر دو دهها سال پس از مرگ او نوشته شدهاند. یکی از این منابع توسط محقق عمری نوشته شده است که اطلاعات را از فردی به دست آورده است که موسی را شخصا میشناخته است یعنی ابوالحسن علی بن عامر حجیب.
از روایتهای مذکور متوجه میشویم موسی چگونه به حکومت رسید. امپراتوری مالی مانند بسیاری از حکومتهای امروزی بهطور خودکار از پدر به پسر منتقل نمیشد. درعوض، بهنظر میرسد مبارزهی قدرت پیچیدهتری بین برادران امپراتور و فرزندان در گرفت و حداقل در یک مورد، تاجوتخت ازطریق خط مادری واگذار شد. پدر موسی پادشاه نبود، اما او به تخت سلطنت رسید.
غالباً گفته میشود قبل از موسی حکومت در اختیار مانسا ابو بکر دوم بود، گرچه این موضوع مبتنیبر ترجمهی غلط یک متن بود و مشخص نیست قبل از موسی چه کسی امپراتور بوده است.
در داستانی که موسی درمورد نحوهی به سلطنت رسیدن خود حکایت میکند، هرگز نام مانسای سابق را ذکر نمیکند. بهگفتهی وی، مانسای قبلی معتقد بود که میتوان از اقیانوس اطلس عبور کرد (در اوایل دهه ۱۳۰۰) و ناوگانی از قایقها را به اقیانوس فرستاد. او درنهایت به سفری اکتشافی رفت، اما هرگز برنگشت. درحالیکه این گزارش تنها مورد شناختهشدهای است که به چنین سفری اشاره میکند، برخی احتمال سفر یک پادشاه آفریقایی به قاره آمریکا را جدی درنظر میگیرند. در سال ۲۰۰۰، گاوسو دیوارا، پژوهشگری از کشور مالی کتابی را منتشر کرد که در آن شواهد احتمالی دیگری را که نشان میداد حاکم پیش از موسی از اقیانوس اطلس عبور کرده بود، جمعآوری کرده بود.
موسی بر یکی از بزرگترین امپراتوریهای جهان حکومت میکرد
فرمانروایی مالی در دهه ۱۳۰۰ چیز کمی نبود. همانطور که در تصویر فوق دیده میشود، منطقهای بسیار بزرگتر از مالی امروزه را در برمیگرفت و تا سواحل غربی آفریقا گسترش مییافت.
میگویند موسی ادعا میکرد اگر کسی از یک انتهای مالی شروع به راه رفتن کند، یک سال کامل طول میکشد تا به انتهای دیگر برسد. گرچه این وصف اغراقآمیز بود، نشان میدهد این امپراتوری برای قرن چهاردهم چقدر عظیم بوده است. حداقل یک مسافر ثبت کرده که سفر مشابهی در سراسر مالی برای او چهار ماه طول کشید. درواقع، از میان همعصرانش فقط امپراتوری مغول بزرگتر بود.
درحالیکه مشخص است که امپراتوری مالی در زمان موسی به شدت رشد کرد، مشخص نیست که آیا قلمروهای جدید را پیشینیان او فتح کرده بودند یا خود او. برخی از داستانها به فرماندهان ارتش موسی در زمانی که او حضور نداشت، اشاره دارند و برخی میگویند خود موسی در فتح قلمروهای جدید مشارکت داشت.
حقیقت هرچه بود، مالی اخیراً کنترل شهرهای مهمی مانند گائو و تمبوکتو را به دست گرفته بود و این فتوحات بزرگ پیامدهای زیادی برای ثروت و اهمیت امپراتوری مالی بهدنبال داشت. زمینهای جدید نه تنها وسعت مالی را دو برابر کردند، بلکه کنترل معادن طلا، مس و نمک را نیز به آن افزودند.
رفتن موسی به حج
رویدادی که در زندگی منسا موسی بیش از هرچیز دیگری مورد توجه قرار گرفت، سفر او به خانه کعبه بود. بهعنوان مسلمان، موسی حداقل یک بار باید به سفر حج میرفت، اما برنامهریزی سفر وی ۱۲ سال طول کشید.
بیشتر منابع گزارش میدهند موسی سفر حج خود را در سال ۱۳۲۴ شروع کرد و سال بعد بازگشت، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد او سفر خود را در سال ۱۳۲۰ شروع کرد و سفر او چهار یا پنج سال طول کشید. با توجه به تلاشی که برای تدارک دیدن این سفر انجام بود، این چارچوب زمانی عجیب بهنظر نمیرسد.
درحالیکه ممکن است برخی از داستانهای روایت شده در خصوص راهپیمایی به مکه اغراقآمیز باشد، این سفر عظیم و باشکوه بود. گفته میشود در این سفر ۶۰ هزار تن وجود داشتند که حدود ۱۲ هزار نفر از آنها در سالهای پیش از سفر اسیر و به بردگی گرفته شده بودند. همه لباسهایی از جنس بهترین ابریشم پوشیده بودند و صدها مرد و شتر بیش از آنچه بتوان تصور کرد، طلا حمل میکردند. در راه مکه، کاروان در قاهره توقف کرد و تأثیر ماندگاری برجای گذاشت.
تنش دیپلماتیک موسی در مصر
جلسات بین رهبران جهانی حتی امروزه نیز میتواند پرتنش باشد، بنابراین، آنها تیمهایی از افراد را برای تحقیق و برنامهریزی قبل از هر اقدام و تصمیمگیری دارند. اما زمانی که قوانین دیپلماتیک شفاف نبود، احتمالاً سوءتفاهمهایی رخ میداد. علیرغم سالها برنامهریزی که برای ادای حج انجام شد، منسا موسی در قاهره دچار مشکل دیپلماتیک شد.
موسی بهعنوان حاکمی مقتدر که به این سبک سفر میکرد، انتظار داشت با او بهعنوان فردی با اهمیت و قدرتمند رفتار شود. او در مصر، با سلطان مملوک مالک النصیر ملاقات کرد. بااینحال، درحالیکه آنها هدایایی را با هم ردوبدل کردند، به موسی گفته شد باید به احترام سلطان زمین مقابل او سجده کند. موسی بهعنوان پادشاه، از این کار خودداری کرد و گفت فقط دربرابر خدا سجده میکند که البته سلطان از این امر چشمپوشی کرد.
موسی آنقدر طلا خرج کرد که بر اقتصاد مصر تأثیر گذاشت
درحالیکه پادشاهی با تنها طلا برای خرج کردن در شهر شما ظاهر شود، برای مردم محلی چیز خوبی بهنظر میرسد، مخارج هنگفت او در قاهره تاثیر فاجعهباری بر قیمت طلا در آن عصر به مدت بیش از یک دهه گذاشت.
العمری مورخ جزئیات مشخصی درمورد این اتفاق بیان میکند: وقتی منسا موسی در سال ۱۳۲۴ به مصر آمد، به خاطر طلای فراوانی که به مصر آورد و در آنجا خرج کرد، ارزش طلا کاهش پیدا کرد و این وضعیت ۱۲ سال ادامه داشت.
مقدار طلایی که بتواند شرایط اقتصاد کلان را به شدت تغییر دهد، چقدر است؟ طبق یک تخمین، موسی و کاروانش در سفر خود ۱۵ تن طلا خرج کردند. بااینحال، کل طلاها خرج شد و درنهایت برای سفر بازگشت به خانه پول قرض گرفتند.
درحالیکه داستانها حاکی از آن است که موسی درمورد طلاهای خود گشادهدست بود و هدیه و خیرات میداد، بسیاری از هزینهها ممکن است به آن دلیل بوده باشد که آنها بارها توسط بازرگانان فریب خوردند. العمری مینویسد: «تاجران قاهره و الفسطاط دربارهی سودهایی که از آفریقاییها به دست آوردهاند، با من حرف زدهاند و گفتهاند آنها ممکن است پیراهنی را به پنج دینار بخرند که ارزش یک دینار هم ندارد. سادگی و راستگویی آنها به حدی بود که میشد به هر شکلی آنها را فریب داد.»
تصویر موسی روی نقشهها
داستانهای پادشاه آفریقایی با چندین تن طلا در دریای مدیترانه گسترش یافت و تخیل مردم آن زمان را به خود مشغول کرد. دههها، منطقهی غرب آفریقا روی نقشههای دنیای شناختهشده با تصویری از پادشاهی که تکهای طلا را در دست داشت، نشان داده میشد.
در ذهن اروپاییان، غرب آفریقا، مالی و بهویژه تیمبوکتو با طلا ارتباط داده شد. البته ازآنجایی که اروپاهایی برای به دست آوردن آن طلا مایل به فتح بودند، نوید خوبی برای آیندهی مالی نداشت. قرار دادن تصویر موسی با تمام شکوهش روی نقشه این پیام را به همراه داشت که: «اینجا همان جایی است که باید برویم و طلاها را به دست آوریم.» در عرض چند قرن، این امر پیامدهای ویرانگری برای منطقه داشت.
پنج قرن پس از مرگ موسی، کاوشگران اروپایی همچنان تصوری خیالی از تیمبوکتو داشتند ازآنجا که این شهر در میان ناکجا آباد بود و دسترسی به آن دشوار بود، اما به خاطر طلا و سایر اشیاء باارزش آنجا، ارزش تلاش را داشت. نمایش حیرتانگیز ثروت موسی در طول سفر حج در تاریخ ثبت شد و نیم هزار سال بعد کشورش را تحتتاثیر قرار داد.
حکومت موسی به گسترش اسلام در آفریقا کمک کرد
مانسا موسی از پیروان اسلام بود و در بسیاری از منابع به دینداری و زهد او اشاره کردهاند. به همین دلیل بود که او باید به حج میرفت، زیرا یکی از ارکان اسلام این است که همهی مسلمانانی که توانایی مالی و جسمی دارند، باید حداقل یک بار در طول زندگی خود به مکه سفر کنند. اما سفر موسی به مکه چیزی بیشتر از یک سفر شخصی و ادای حج بود. حکومت او تاثیر زیادی بر گسترس اسلام در غرب آفریقا گذاشت و موجب شد مالی و خصوصا تیمبوکتو به یکی از مهمترین مراکز آموزش اسلامی در جهان آن زمان تبدیل شوند.
موقعیت مالی و ثروت و منابع طبیعی غنی، آن را به مکان تجاری شلوغی تبدیل کرده بود. وقتی بازرگانان از مناطق دیگر به پادشاهی موسی آمدند، با پیروان اسلام ارتباط برقرار کردند و بسیاری از آنها مسلمان شدند و دین اسلام را در محل سکونت خود نیز ترویج کردند. موسی از قدرت خود برای آوردن علمای اسلامی به کشور و همچنین ایجاد زیرساختهای لازم برای مساجد و مدارس قرآنی استفاده کرد تا اینکه در تیمبوکتو یادگیری قرآن برای کودکان معمول شد.
مانسا موسی مدام در حال ساختن مساجد بود
مانسا موسی از جهات مختلف ارادت خود به اسلام را نشان داد، اما آنچه برجسته است ساختن مسجدهای فراوان است. در آثار تاریخی آمده است او وقتی در سفر حج بود، هر جمعه دستور میداد کاروان در روستای کوچکی توقف کند و مسجدی در آنجا ساخته شود. درحالیکه این سازهها نمیتوانستند سازههای دائمی باشند، موسی در مالی مسجدهایی ساخت که هنوز هم پابرجا هستند.
موسی در سفر حج با شاعر و معمار ابواسحاق الساحلی ملاقات کرد و او را راضی کرد همراه کاروان به مالی برگردد. سپس موسی حتی قبل از رسیدن به خانه او را به ساختن مسجد گماشت و در گائو توقف کرد و از او خواست مسجدی در آنجا بسازد.
مشهورترین مسجدی که موسی ساخت، مسجد جینگاریبر در تیمبوکتو بود (تصویر فوق). درحالیکه این مسجد در طول قرنها بازسازی شده است، هنوز هم تا حد زیادی ظاهر قدیمی خود را حفظ کرده است و از خاک و سایر مواد طبیعی ساخته شده است. این مسجد امروزه نیز فعال است و هر جمعه هزاران مسلمان در آنجا نماز میخوانند.
موسی بهترین دانشمندان را به مالی آورد
همانطور که هنری لوئیس گیتس، استاد دانشگاه هاروارد توضیح میدهد: قبل از رنسانس در اروپا، در تیمبوکتو ۲۵ هزار عالم و دانشجو از غرب و شمال آفریقا و خاورمیانه برای مطالعهی علوم دینی به مالی آمده بودند که بیشتر آنها مرهون تلاشهای منسا موسی بود. درحالیکه دانشگاه سانکوره شبیه دانشگاههای امروزی نبود، از مراکز مهم یادگیری در تیمبوکتو بود. موسی حین سفر حج از مدارس و مراکز آموزشی که با آنها مواجه شد، الهام گرفت.
درحالیکه موسی کتابهایی را با موضوعات مختلف به مالی برد، در مواردی دانشمندان و معماران را متقاعد کرد با او به مالی برگردند. طولی نکشید که مدرسه سانکوره در سطح جهانی شناخته شد و بسیاری از شاگردان آن به موفقیت و شهرت زیادی دست پیدا کردند. موسی همچنین برخی از افراد را برای مطالعه به خارج از کشور فرستاد و آنها سپس برای تدریس به مالی بازگشتند. این مدرسه به یکی از مکانهای مهم مطالعهی معرفت اسلامی نیز تبدیل شد. تیمبوکتو تا صدها سال پس از مرگ موسی همچنان پیشگام مطالعهی قوانین اسلامی در آفریقا بود.
منبع: زومیت