از قضا پرتغال در سمت سنگین جدول افتاده بود و پس از برد برابر اسلوونی در ضربات پنالتی، از عهده شکست دادن فرانسه برنیامد و این بار در همان ضربات پنالتی تسلیم خروسها شد. فرانسویها با وجود نبود فوق ستاره خود یعنی کیلیان امباپه در ضیافت پنالتیها، فوقالعاده و درخشان ظاهر شدند و ژائو فیلیکس تنها بازیکنی بود که نتوانست پنالتیاش را تبدیل به گل کند تا شاگردان دشان بدون هیچ گل زده در جریان بازیها، راهی مرحله نیمه نهایی شوند.
اما بحث مد نظر این یادداشت، به تحلیل پنج ضربه پنالتی ربط پیدا نمیکند و به دور از ذهن است که تنها مقصر حذف پرتغال از جام هفدهم را ژائو فیلیکس بدانیم. در واقع عوامل حذف شدن پرتغال از یورو 2024 فراتر از یک پنالتی از دست رفته است.
حقیقت ماجرا اینجاست که پرتغال با وجود درخشش در مرحله مقدماتی و دیدارهای دوستانه قبل از آغاز جام، پا به این رقابتها گذاشت و یکی از مدعیان فتح جام به حساب میآمد ولی به یکباره شرایط برای پرتغال تغییر کرد و دلایل زیادی سبب شد تا تورنمنت طبق خواستههای آنها پیش نرود و آنطور که شاید و باید ندرخشند و انتقادها روز به روز از تیم مارتینز بیشتر شود.
بدون هیچ شکی یکی از همان علتها بازی دادن کامل به کریس رونالدو است. بارها و بارها از روبرتو مارتینز بابت این تصمیم انتقاد شد ولی او در طی بازیها، از چنین اقدامی دفاع میکرد.
در همین بازی آخر مقابل فرانسه روشن و آشکار شد که چرا رسانهها و کارشناسان فوتبال از اثرات منفی سبک بازی رونالدو بر روی تیم دائما حرف به میان میآوردند.
اگر بخواهیم با نگاهی فنی قضیه را تحلیل و بررسی کنیم، باید بگوییم که رونالدو هیچ وقت در ترکیب و سبک بازی تیم مارتینز به اصطلاح حل نشد و همواره مهرهای سرگردان، آشفته و کلافه در زمین دیده میشد.
تاکتیک بارز تیم مارتینز پرس از بالای زمین و بازپسگیری توپ در همان یک سوم دفاعی حریف است. این سبک و افکار مارتینز با توجه به نوع بازیکنان مناسبی که برای اجرای چنین تاکتیکی در اختیار دارد، تصمیمی منطقی، صحیح و هوشمندانه به نظر میرسید. اکثر شاگردان مارتینز در تیمهایی توپ میزنند که الویت آنها در تاکتیک و استراتژی، دوندگی زیاد و تحت فشار گذاشتن حریف در زمین خودی است. لیائو، برناردو سیلوا و برونو فرناندز آشنایی کاملی با چنین تاکتیکی دارند اما وجود بازیکنی به نام رونالدو باعث میشد تا تمام برنامههای مارتینز در جریان بازی بر هم بخورد.
تمپو و ریتم و ضرباهنگ بالای تیمهای قبلی مارتینز در گذشته دلیلی شد تا رهبری این لیست از بازیکنان درجه یک به او سپرده شود اما گاهی اوقات آن چیزی که از این مربیان انتظار میرود در واقعیت به ندرت عملی میشود.
کاپیتان پرتغال با دوندگی کم، برنگشتن به زمین خودی برای دفاع و کهولت سن موجب شده بود تا شاگردان مارتینز در خلق و ایجاد موقعیت با کیفیت، به شدت ضعیف ظاهر شوند. شاید بتوان گفت تیمی که از هدایت روبرتو مارتینز بر روی نیمکت برخوردار است، نقشه اول آنها برای گلزنی باید پرس با فشار بالا و پس گرفتن توپ از حریف در همان زمین آنها باشد؛ به نوعی که تیم حریف در بازیسازی با مشکل عظیمی مواجه و مجبور شود توپ را به جهت سر و سامان دادن خط دفاعی خود، به تیم پرس کننده واگذار کند و به راحتی مالکیت توپ را از دست بدهد. اما در پرتغال چنین ایدهای کمتر در دستور بازی آنها قرار میگرفت و اجرا میشد.
اگر مارتینز کمی تیزهوشی به خرج میداد، میتوانست از بازیکنان داخل زمین و نیمکت تیم حیرتانگیزی در این امر بسازد. تیمی که با توجه به داشتن مهرههایی مثل فیلیکس، کونسیسائو، دیگو ژوتا و متئوس نونس بر روی نیمکت، راحتتر از آن چیزی که تصور میشد چنین ایدهای را عملی میکرد ولی محدودیتهای رونالدو در امر تاکتیکی مزیدی بر علت شد تا پرتغال در اجرایی کردن ایدههای خود، لنگ بزند و با ناکامی مواجه شود.
این قضیه درست است که رونالدو شمایل و نماد فوتبال پرتغال و صد البته جهان است اما این حد از جلب توجه برای به چشم آمدن عجیب و باورنکردنی است. هرچند ناگفته نماند که گاهی این تمایل از خودشیفتگی و خودپسندی در سن و سال بازیکنی همانند رونالدو، به مجموعه تیم ضربات مهلکی وارد و تیم را در دراز مدت به مشکلات زیادی در بحث تاکتیک دچار میکند.
فارغ از اینکه او در عمر و دوران فوتبالی خود فراتر از واژه درخشان عمل کرده، هیچ شک و ابهامی نیست اما باید پذیرفت که با افزایش سن، طبیعی است که دیگر نمیتوان حتی در سن سی و نه سالگی مثل یک جوان بیست ساله نفسی چاق کرد و با سرعت بالا دوید و دقیقه نود استارت زد.
ضمن اینکه او یک فصل و نیم از فوتبال اروپا به دور بوده و در عین اینکه عنوان آقای گلی لیگ عربستان به او تعلق گرفته اما فراموش نکنیم که در فوتبال قاره سبز، رونالدو دیگر هیچ مشتری ندارد و ضمن احترام به لیگ عربستان و پیشرفت چشمگیر آنان در زمینه فوتبال از جمله با ورود رونالدو به فوتبال این کشور، به هیچ وجه در قد و قامت مقایسه نیست و این نوع قیاس میان لیگهای معتبر اروپایی و لیگهای حوزه خلیج فارس به مثابه لیگ حرفهای عربستان، یک قیاس معالفارق محسوب میشود.
به هر روی این آخرین یورویی بود که رونالدو در آن حضور داشت و بعد از بازی کردن و گلزنی در ده تورنمنت مهم و متوالی رقابتهای ملی اعم از یورو و جام جهانی، در یورو 2024 پایش به گلزنی باز نشد و برای اولین بار بدون یک گل زده با جام وداع کرد. در حالی که او در دوره گذشته، با پنج گل آقای گل لقب گرفت، در این دوره بدون به ثمر رساندن گل آلمان را ترک و البته که این آمار و ارقام بیش از پیش کام CR7 را تلخ میکند.
با این وجود رونالدو طبق گفته خود، همچنان میخواهد به فوتبال ملی ادامه دهد و به احتمال زیاد، جام جهانی 2026 آخرین تورنمنت ملی او خواهد بود.
منبع: ورزشسه