«کریس ایوانز»؛ از تئاتر تا هالیوود

کریستوفر رابرت ایوانز در تاریخ ۱۳ ژوئن سال ۱۹۸۱ میلادی (۲۳ خرداد سال ۱۳۶۰) در بزرگترین شهر از ایالت ماساچوست کشور آمریکا یعنی بوستون متولد شد. خانواده وی را مادرش لیزا، کارگردان عرصه هنر و تئاتر و پدر باب، دندان پزشک تشکیل داده و دارای ۲ خواهر و یک برادر نیز می‌باشد که برادرش به نام اسکات ایوانز نیز بازیگر بوده و اخیراً در فیلم باربی گرتا گرویگ نقش آفرینی کرده است.

او که از اصل و نسبی ایرلندی-ایتالیایی بهره می‌برد، از کودکی علاقه شدیدی به عرصه تئاتر داشت که حرفه مادرش نیز در آشنایی او با دنیای هنر بی‌تاثیر نبوده است. به همین منظور نیز از همان دوران مدرسه وارد این حوزه شد و در اردوهای مختلفی شرکت می‌کرد تا بتواند هنر بازیگری را بیش از پیش کشف نموده و با آن دست و پنجه نرم نماید تا حدی که از تک تک دقایق حضور بر روی صحنه لذت برده و آن را به مانند خانه دوم خود تصور می‌کرده است.

در حالی که در دوران کودکی و نوجوانی به صورت محدود فرصت حضور بر روی صحنه تئاتر را پیدا کرده بود اما در سال پایانی دبیرستان عزم خود را جزم کرد تا به صورت جدی این حرفه را دنبال نماید و به همین منظور نیز وارد آکادمی تئاتر و فیلم لی استراسبرگ شد تا بتواند دوره‌های مورد نیاز برای کسب تجربه در این حرفه را پشت سر بگذارد. البته که در عین حال بیخیال درس و مدرسه نشد و به صورت همزمان تحصیل و علاقه‌اش را دنبال می‌کرد.

کریس ایوانز در سن ۱۶ سالگی و در سال ۱۹۹۷ میلادی بالاخره فرصت پیدا کرد تا نخستین تجربه جدی بازیگری را در یک فیلم آموزشی به نام Biodiversity: Wild About Life! رقم بزند و به سبب ظاهر جذاب و اصطلاحاً غرب پسندی که داشت خیلی سریع وارد حوزه مدلینگ نیز شد و وظیفه تبلیغات بازی رومیزی Mystery Date را بر عهده گرفت. در این گیر و دار بود که با اتفاق ناخوشایندی در زندگی شخصی‌اش من باب جدایی مادر و پدرش مواجه شد.

او که از این اتفاق ضربه روحی شدیدی دریافت کرده بود و در عین حال قصد داشت تا تمام تمرکز خود را به حرفه‌اش اختصاص دهد، شرایط را مهیا دید تا به شهر لس‌آنجلس نقل مکان کرده و زندگی جدیدی را در آنجا شروع نماید. نکته حائز اهمیت این نقل مکانی به محل زندگی جدیدش مربوط می‌شد که یک آپارتمان مملو از بازیگران جوان و جویای نام بود که تاثیر به سزایی در کسب تجربه و ارتباطات وی داشته است.

با فرا رسیدن سال ۲۰۰۰ میلادی حرفه بازیگری به صورت جدی برای کریس ایوانز جوان آغاز شد و ایفای نقش در فیلم The Newcomers و سریال‌های تلویزیونی Just Married و The Fugitive را بر عهده گرفت. به مانند هر بازیگر هالیوود دیگری، دوران جوانی وی با آثار پارودی و نوجوانانه پسند گره خورد و در فیلم Not Another Teen Movie به نقش آفرینی پرداخت که طرز عجیبی با استقبال مخاطبین روبرو شد و با تنها ۱۵ میلیون دلار بودجه، فروشی ۶۶ میلیون دلاری را به ثبت رساند که برای گروهی از بازیگران تازه‌کار یک موفقیت تمام عیار محسوب می‌شد.

تا سال ۲۰۰۵ میلادی نقش آفرینی در فیلم و سریال‌های مختلفی اعم از The Perfect Score، Skin و Boston Public را بر عهده گرفت که در هیچکدام از این پروژه‌ها فرصت چندانی برای بروز استعداد بازیگری خود پیدا نکرد و چه بسا انتقادات تند مخاطبین را نیز برانگیخت تا حدی که حتی برخی از منتقدین او را بازیگری بی‌مزه و خشک خطاب کردند. در حالی که کریس ایوانز نیز از بابت چنین تجربیاتی ابراز تاسف می‌کرد اما تسلیم نشد و بالاخره فرصتی نصیب وی شد تا بتواند کسب شهرت نموده و در سینمای هالیوود خودی نشان دهد. در این بین فیلم Cellular حسابی مورد توجه قرار گرفت و جزو معدود آثاری در آن زمان محسوب می‌شد که کریس ایوانز فیلم را تمام و کمال به خود اختصاص داده و توجه مخاطبین را برانگیخت.

با این حال بالاخره فرصت طلایی نصیب وی شد تا بتواند به ژانر ابرقهرمانی ورود کرده و خودی نشان دهد. اثری تحت عنوان Fantastic Four ساخته کمپانی فاکس قرن بیستم که کریس ایوانز را در کنار دیگر بازیگرانی نظیر یوان گریفید، جسیکا آلبا و مایکل چکلیس قرار می‌داد، با واکنش نسبتاً قابل قبولی مواجه شد و فروش ۳۳۳ میلیون دلاری را رقم زد. ۲ سال بعد نیز با دنباله آن به نام Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer به سینماها بازگشت که علی‌رغم افزایش بودجه اما همچنان در بازه فروش ۳۰۰ میلیون دلاری قرار داشت که این بار دیگر یک ناامیدی کامل را تجربه کرد و پرونده مرد آتیش کریس ایوانز برای همیشه به خاطرات پیوست.

اگرچه که فیلم‌های ۴ شگفت‌انگیز آنطور که می‌بایست پاسخگوی انتظارات مخاطبینش نبود اما کریس ایوانز نقش آفرینی جذابی را از خود به معرض نمایش گذاشت و تحسین بینندگانش را در پی داشت. او در ادامه برای نخستین‌بار وارد حوزه انیمیشن شد و صداپیشگی کیسی جونز را در انیمیشن سینمایی TMNT بر عهده گرفت و سپس تا پایان سال ۲۰۱۰ میلادی در پروژه‌های مختلفی نظیر Push (باز هم با حال و هوای ابرقهرمانی)، The Losers، Scott Pilgrim vs. the World و Puncture به ایفای نقش پرداخت و کارنامه قابل قبولی را برای خود تدارک دید.

در حالی که کریس ایوانز به عنوان یک بازیگر در تمامی این آثار نقش آفرینی‌های ارزشمندی را به معرض نمایش گذاشته بود اما باز هم آن جایگاهی که لیاقتش بود و مد نظر داشت را کسب نکرده و از شهرت قابل توجهی بهره نمی‌برد. پس از حضور در چندین فیلم ابرقهرمان محور، با فرا رسیدن سال ۲۰۱۱ میلادی باری دیگر شانس به در خانه وی رجوع کرد و این بار ایفای نقش استیو راجرز/کاپیتان آمریکا را در دنیای سینمایی مارول بر عهده گرفت و فیلم Captain America: The First Avenger را در بستری از جنگ جهانی دوم به ارمغان آورد.

فیلم نام برده شده با بازخوردهای بسیار مثبتی روبرو شد و فروش قابل قبول ۳۷۱ میلیون دلار را به ثبت رساند تا به موفقیتی غیرمنتظره برای کریس ایوانز تبدیل شده و بالاخره فرصتی که سال‌ها به دنبالش بود را کسب نماید. از ظاهر و تیپ چهره گرفته تا قدرت بازیگری، او به حدی در قامت کاپیتان آمریکا غرق شده بود که گویی برای ایفای چنین نقشی زاده شده است و طبیعتاً چنین مسئله‌ای واکنش مثبت طرفداران مارول را در پی داشت و او به شهرتی قابل توجه و رویایی دست پیدا کرد و این نقش را تا سال ۲۰۱۹ میلادی قدرتمندانه بر عهده گرفت و برخی از به یاد ماندنی‌ترین سکانس‌های تاریخ ژانر ابرقهرمانی را در سینما به تصویر بکشد.

تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی در فیلم‌های The Avengers، Thor: The Dark World، Captain America: The Winter Soldier، Avengers: Age of Ultron، Ant-Man، Captain America: Civil War، Spider-Man: Homecoming، Avengers: Infinity War، Captain Marvel و Avengers: Endgame به عنوان بازیگر نقش اصلی و یا بازیگر مهمان ظاهر شد و در کنار رابرت داونی جونیور و کریس همسورث به عنوان ۳ قهرمان نمادین مارول، وقایعی به شدت هیجان انگیز، حماسی و به یاد ماندنی را خلق کرد که هر بیننده‌ای را مات و مبهوت شیوه بازیگری‌اش در قبال شخصیت استیو راجرز کرده بود. او در نهایت با فیلم Avengers: Endgame و به شکلی نمادین و خاطره انگیز با نقش کاپیتان آمریکا برای همیشه خداحافظی نمود.

در حالی که پس از سال ۲۰۱۱ میلادی همگان کریس ایوانز را به عنوان کاپیتان آمریکا سینمای هالیوود می‌شناختند اما او خود را به ژانر ابرقهرمانی محدود نکرد و در پروژه‌های مختلفی به ایفای نقش پرداخت. از فیلم بیوگرافی و جنایی The Iceman گرفته که زندگی یکی از بدنام‌ترین قاتل‌های زنجیره‌ای تاریخ را به تصویر می‌کشید تا اثر آخرالزمانی و تحسین شده Snowpiercer که مفهوم فاصله طبقاتی را در بستری از یک فضای آخرالزمانی و مرگبار مورد کنکاش قرار می‌داد، کریس ایوانز ثابت کرده بود که به راحتی هر چه تمام می‌تواند از پس هر نقشی بر آمده و مخاطب را شگفت‌زده نماید. رویکردی که هالیوود را بیش از پیش شیفته وی نموده بود.

پس از کسب تجربیات مختلف در سال ۲۰۱۴ میلادی برای نخستین‌بار سکان هدایت یک فیلم سینمایی و عاشقانه به نام Before We Go را بر عهده گرفت که خود نیز در آن کنار آلیس ایو به نقش آفرینی پرداخت و رویارویی ۲ غریبه را در مرکز توجه داستان قرار داد که به شکلی اتفاقی با یکدیگر آشنا شده و عشقی کوتاه ولی رویایی بینشان در می‌گیرد. در این بین بیخیال فیلم‌های کمدی و عاشقانه همیشگی هالیوود نیز نشد و Playing It Cool را در کنار میشل موناهن نقش آفرینی نمود.

در حالی که با نقش کاپیتان آمریکای خود مشغول به آتش کشیدن گیشه سینماهای جهان بود و تمامی توجهات را به سمت خود معطوف کرده بود، در سال ۲۰۱۷ میلادی همراه با بازیگر کودک مکینا گریس در فیلم درام و بسیار زیبایی به نام Gifted به ایفای نقش پرداخت. کریس ایوانز در این فیلم به کارگردانی مارک وب ایفای نقش مردی را بر عهده می‌گیرد که برای بر عهده گرفتن حضانت خواهرزاده یتیمش که از قضا هوش فوق‌العاده‌ای دارد، درگیر مسائل و اتفاقات گوناگونی شده و رابطه جذابی را با این دختر کوچک و دوست داشتنی تجربه می‌کند. Gifted یکی از بهترین نقش نقش آفرینی‌های این بازیگر ۴۲ ساله آمریکایی محسوب می‌شود.

پس از پایان کار کریس ایوانز با دنیای سینمایی مارول در سال ۲۰۱۹ میلادی، او فرصت بیشتری پیدا کرد تا به ایفای نقش‌های متفاوتی رو بیاورد. از The Red Sea Diving Resort اثری جاسوسی و دلهره‌آور گرفته تا همکاری با دنیل کریگ در فیلم جنایی Knives Out و ایفای نقش در کنار لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در کمدی سیاه Don’t Look Up همگی تجربیات بازیگری متفاوت ولی ارزشمندی محسوب می‌شدند که نکته مشترک همه آن‌ها، حضور ارزشمند کریس ایوانز بوده است. در این بین او به حوزه تلویزیون نیز ورود کرد و سریال کوتاه و زیبایی تحت عنوان Defending Jacob را نقش آفرینی نمود که تحسین منتقدین رادر پی داشت.

این بازیگر محبوب و دوست داشتنی پس از فروکش همه گیری ویروس کرونا در سال ۲۰۲۲ میلادی با ۲ پروژه پرسر و صدا و جنجالی به استقبال طرفدارانش آمد. نخست در انیمیشن Lightyear به عنوان اسپین‌آفی بر فرنچایز داستان اسباب‌بازی، صداپیشگی شخصیت باز لایتیر را بر عهده گرفت که جایگزینی او با تیم آلن چندان باب میل طرفداران این مجموعه خوش نیامد و انتقادات گسترده‌ای به سمت وی روانه شد. انیمیشنی جنجالی از سوی استودیو پیکسار که علی‌رغم بودجه هنگفت ۲۰۰ میلیون دلاری‌اش، تنها ۲۲۶ میلیون دلار در گیشه فروش داشت و خیلی زود از یادها فراموش گشت.

پروژه سینمایی دیگر او برای این سال به همکاری مجددش با برادران روسو برای یکی از گران قیمت‌ترین فیلم‌های تاریخ کمپانی نتفلیکس به نام The Gray Man با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری مربوط می‌شد. کریس ایوانز و برادران روسو پیشتر در دنیای سینمایی مارول برای ساخت فیلم‌های کاپیتان آمریکا و فیلم‌های سوم و چهارم انتقام‌جویان همکاری داشته و حال برای ساخت اثری سراسر اکشن و جاسوسی دوباره گرد یکدیگر جمع شده و در همکاری با نام‌های شناخته شده‌ای همچون رایان گاسلینگ، آنا د آرماس و رگی-ژان پیج فیلم هیجان انگیزی را به ارمغان آوردند. نکته حائز اهمیت این فیلم به ایفای نقش یک مرد شرور و دیوانه توسط کریس ایوانز مربوط می‌شد که رویکرد جدیدی در کارنامه بازیگری وی به شمار رفته و نتیجه مثبتی را هم در پی داشت.

فیلم The Gray Man علی‌رغم برخورداری از فیلم‌نامه‌ای کلیشه‌ای اما مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت و می‌تواند زمینه‌ساز آغاز به کار فرنچایز جدیدی در سینمای هالیوود باشد. کریس ایوانز با ورود به سال ۲۰۲۳ میلادی ۲ پروژه سینمایی و یک پروژه تلویزیون را به ارمغان آورد. نخست در همکاری مجدد با آنا د آرماس پس از فیلم گران قیمت The Gray Man شاهد هنرنمایی آن‌ها در اکشن و عاشقانه Ghosted بودیم که برخلاف تبلیغات و وعده و وعیدها، اثری به شدت کلیشه‌ای و خسته‌کننده از آب در آمد تا حدی که با انتقادات شدیدی از سوی مخاطبین و منتقدین روبرو شد. نقش آفرینی کریس ایوانز و آنا د آرماس در ساخته دکستر فلچر دست کمی از یک فاجعه نداشت.

پروژه سینمایی دیگر او در کنار امیلی بلانت به نام Pain Hustlers رقم خورد که باز هم انتقادات مخاطبینش را در پی داشت و بازخوردهای چندان مثبتی را دریافت نکرد. با این حال صداپیشگی انیمیشن سریالی Scott Pilgrim Takes Off شاید که موفق‌ترین اثر وی در سال ۲۰۲۳ میلادی به شمار می‌رفت که اساساً همان شخصیت فیلم سال ۲۰۱۰ را تکرار کرده بود. در این بین دیدگاه سیاسی وی نسبت به شرایط فعلی کشور ایالات متحده آمریکا و جناح‌های بر سر قدرت با بازخوردهای متفاوتی روبرو شد و جنجالی‌ترین اتفاق زندگی وی خارج از حوزه بازیگری به شمار می‌رفت که دیدگاهش با خشم برخی از مخالفین نیز همراه شده بود.

کریس ایوانز ۴۲ ساله برای سال ۲۰۲۴ میلادی فعلاً یک پروژه را در همکاری با دوئین جانسون به نام Red One تدارک دیده که توسط جیک کاسدان کارگردانی شده و همانند تبلیغاتی که برای مرد خاکستری صورت گرفته بود، اینجا نیز از Red One به عنوان آغازگر یک فرنچایز سینمای جدید یاد شده که باید منتظر بازخوردها و میزان فروش در گیشه سینما بود تا دید که واکنش مخاطبین به این پروژه چگونه خواهد بود.

فارغ از دیدگاه سیاسی، کریس ایوانز جزو آن دسته از بازیگران بی‌حاشیه سینما و تلویزیون هالیوود محسوب می‌شود که در سکوت زندگی شخصی خود را سپری کرده و با آثاری جذاب سعی داشته تا مخاطبینش را سرگرم نماید. هنرمند دوست داشتنی آمریکایی که توسط مجله People به عنوان یکی از جذاب‌ترین مردهای زنده دنیا در سال ۲۰۲۲ میلادی انتخاب شد و مدتی می‌شود که با مدل و بازیگر پرتغالی یعنی آلبا باپتیستا زندگی مشترکی را آغاز کرده است؛ بازیگر زنی که مشهورترین هنرنمایی وی به مجموعه تلویزیونی Warrior Nun از سرویس نتفلیکس مربوط شده است.

منبع: گیمفا