روز خون یا روز قربانی خونین یا Dies Sanguinis روزی پرتنش اما همچنان مقدس در تقویم روم باستان بود. این روز که هر سال در 24مارس گرامی داشته می شد، وقف ربالنوع بِلونا بود که با جنگ، خونریزی و خشونت مرتبط دانسته میشد.
کسانی که این روز مقدس را جشن میگرفتند معمولاً حیوانی مثل گاو نر را قربانی میکردند. قربانیکردن به دست کشیشان رومی در معبد بلونا انجام میشد. اما این آیین ریشه در چه اعتقاداتی داشت؟
قدیمیترین جشنواره روم: خاستگاه رازآلود روز خونبه دلیل آنکه منابع و گزارشهای تاریخی اندکی درباره اعمال مرتبط با این روز ثبت شده است، ریشه روز خون به درستی مشخص نیست. بااینحال، عقیده بر آن است که روز خون یکی از قدیمیترین و مهمترین جشنوارههای تقویم رومی بوده و به نخستین روزهای جمهوری روم باز میگردد.
یک نظریه درباره ریشه این جشنواره آن است که با آیینهای کشاورزی روم باستان مرتبط بوده است. 24مارس نخستین روز از سال کشاورزی در روم باستان بود و گمان میرفت که بهترین زمان برای شروع شخم بهاری و درختکار است. بنابراین، احتمالاً قربانیها و آیینهای این روز با هدف خشنود کردن خدایان رومی و تضمین یک فصل موفق کشاورزی انجام میگرفت.
محققان میدانند که خاستگاه روز خون با نخستین روزهای ارتش رومی مرتبط است. بلونا، الهه جنگ رومی که در این روز گرامی داشته میشد، شخصیت محوری ارتش روم بود و احتمالاً برای تضمین موفقیت ارتش و پیروزی در جنگ فراخوانده میشد. رومیها خون حیوانات قربانی را به او تقدیم میکردند زیرا باور داشتند که الهه جنگ با این کار ریختهشدنِ خون دشمنان آنها را تضمین میکند.
امکانش هست که روز خون فقط روزی بوده که روم تعهد خود را به قدرت نظامی و خشونت به نمایش میگذاشته و این ایده را تقویت میکرده که روم کشوری جنگجو است. اما یک فرضیه دیگر هم مطرح است و آن وجود ارتباط بین این آیین با باورهای ایرانی مهر پرستی یا میتراییسم است که یکی از نمادهای آن قربانی شدن یک گاو نر بدست خدای مهر است.
ظهور مسیحیت و افول روز خون
با گذر زمان جشنهای مرتبط با روز خون کم و کمتر شد. این افول دلایل زیادی داشت که یکی از آنکه رشد نفوذ مسیحیت در امپراتوری روم و تغییر ارزشها و باورها در میان رومیهای باستان بود.
نفوذ فلسفه و مذهب نقش مهمی در تغییر به سمت صلحطلب شدن در روم باستان ایفا کرد. فیلسوفانی مثل سنکا و اپیکتتوس بر اهمیت صلح درون و راستی اخلاقی بر پیروزی نظامی و قدرت تأکید میکردند که اثر بسیار زیادی روی پیروان آنها داشت.
بهطور مشابه، گسترش مسیحیت در امپراتوری روم ارزشهایی مثل عشق، شفقت و گذشت را که با گرایشات خشونتآمیز و جنگطلبانه فرهنگ روم در تضاد بودند، تقویت کرد.
خیلی زود ارزشها و باورهای رومیها از گرایشهای نظامی و جنگی که در جشنِ روز خون مرکزی بودند، تغییر جهت داد. هرچه امپراتوری باثباتتر و امنتر میشد، ارزش بیشتری برای صلح و سعادت در مقایسه با فتوحات نظامی قائل میشد.علاوهبرآن، رومیها فهمیدند که میتوان از مزایای رونق اقتصادی و دولتی باثبات که نیازی به فتوحات نظامی ندارد برای برخورداری از یک زندگی پایدار بهرهمند شد. این ایدهها به تدریج باعث شد که بسیاری از سنتهای مذهبی رومی مثلِ روز خون کمرنگ شوند.
آخرین دلیل ناپدید شدنِ آیین روز خون، سقوط خود امپراتوری روم بود. با ضعیف شدنِ قدرت امپراتوری و زوال آن، بسیاری از آیینها و باورهای سنتی که با این جشن مرتبط بودند، فراموش و ترک شدند.