همانطور که میدانیم زمین تنها سیارهای است که روی آن حیات وجود دارد، اما این حیات چگونه آغاز شد؟ ویژگی تعیین کننده دنیای ما زندگی است. همانطور که میدانیم زمین تنها سیارهای است که روی آن حیات وجود دارد. علیرغم عصر تخریب محیط زیست؛ زندگی در هر گوشهای از سیاره زمین در زیر آب آن و در شدیدترین محیطهایی که میتوانیم تصور کنیم وجود دارد.
با این وجود باید پرسید چرا؟ زندگی در سیاره زمین چگونه آغاز شد؟ سلسله رخدادهایی که منجر به حیات پرندگان، حشرات، آمیبها، ما و شما شد چه بودند؟
تلاش برای کشف چگونگی زندگی روی زمین بزرگتر از پر کردن فصول گمشده کتاب تاریخ جهان ماست. جستجوی منشاء حیات روی زمین پرسیدن پرسشهای بزرگ دیگری است: چقدر نادر است که حیات در هر سیارهای شکل بگیرد؟ چقدر بعید است که حیات در هر سیاره و هر مکانی شکل بگیرد؟
ما تمام قطعات داستان را در اختیار نداریم، اما آن چه میدانیم داستان منشاء حماسی را روایت میکند که ما را به ماجراجویی به روزهای ابتدایی دنیای مان میبرد. همه چیز با آب شروع میشود.
۱- آب سیاره زمین از کجا آمده است؟
تلاش برای درک این که چرا زندگی روی زمین وجود دارد باید با آب آغاز شود، زیرا آب تنها چیزی است که زندگی روی زمین به آن نیاز دارد. اشکال مختلف زندگی میتوانند با منابع غذایی بسیار متفاوت زنده بمانند، اما هیچ چیزی بدون آب قادر به زندگی نخواهد بود.
بنابراین، عجیب است که دانشمندان به طور کامل درک نمیکنند که چگونه آب دو سوم سطح جهان ما را پوشانده و اولین شرایط لازم برای زندگی را ایجاد کرده است.
مشکل ساده است. زمین در زمان در حال شکل گرفتن بسیار داغ بود. هر آبی که در ابتدا وجود داشت میجوشید. پس چگونه امکان مترکم شدن این حجم از مایع در سطح سیارهای واقا گرم وجود داشته است.
“لیدیا هالیس” دانشمند علوم سیارهای در دانشگاه گلاسکو این موضوع را غیرقابل توضیح میداند. آیا توسط ستارههای دنبالهداری که به جهان ما برخورد میکنند تحویل داده شده است؟ یا خارق العادهتر آن که آیا ما صرفا به دلیل رویداد غیرمنتظره سیارههایی مانند مشتری که از منظومه شمسی بیرونی به سمت خورشید سرگردان هستند بر روی سیاره مان آب داریم؟ یا به نوعی این آب عمیق در زمین اولیه مدفون بوده است؟ هالیس برای بررسی و تلاش برای یافتن نمونههایی از قدیمیترین آب روی زمین به سراسر جهان سفر کرده است.
۲- زندگی در آن آب چگونه آغاز شد؟
زمانی که آب بود به نوعی زندگی وجود داشت. این امکان وجود دارد که زندگی اصلا روی زمین آغاز نشده باشد. با این وجود، دانشمندان دلایل خوبی برای تردید دراین باره دارند.
دانشمندان برای دهههای متمادی در تلاش بوده اند تا شرایط آن زمین پر از آب اولیه را در آزمایشگاهها بازسازی کنند. تصور این است که شاید اگر آنان بتوانند شرایط زمین اولیه را تقلید کنند در نهایت بتوانند چیزی شبیه به اولین سلولهای سادهای که میلیاردها سال پیش در اینجا شکل گرفتند را ایجاد کنند. آنان از آنجا میتوانند داستانی در مورد چگونگی شروع زندگی بر روی زمین جمع آوری کنند.
این خط از تحقیقات موفقیتهای خیره کنندهای را نشان داده است. “هارولد اوری” و “استنلی میلر” دانشمندانی بودند که در دهه ۱۹۵۰ میلادی نشان دادند سنتز اسید آمینه گلیسین یعنی یکی از اساسیترین اجزای سازنده زندگی با مخلوط کردن برخی از گازهایی که تصور میشود میلیاردها سال پیش جو را پر کرده اند از طریق گرما و شبیه سازی رعد و برق امکان پذیر است.
دانشمندان از آن زمان توانستند حبابهای چربی را بسازند که شباهت زیادی به غشای سلولی داشتند. آنان مولکولهای RNA را به وجود آورده اند که شبیه DNA ساده شده است. با این وجود، این که تمام آن اجزای حیات در آزمایشگاه شکل بگیرند و در یک سلول ساده جمع شوند این اتفاق رخ نداده است.
پس چه چیزی بر سر راه ایستاده است؟ و اگر دانشمندان واقعا موفق شوند و زندگی را در یک بطری ایجاد کنند چه معنایی خواهد داشت؟ آنان میتوانند نه تنها داستان منشاء حیات روی زمین را کشف کنند بلکه به یک نتیجه تکان دهنده در مورد این که زندگی در جهان تا چه اندازه باید مشترک باشد دست یابند.
۳- در هر حال زندگی چیست؟
به هر حال زندگی ابتدا آغاز شد. امروز میدانیم که زمین مملو از آن است. ما وقتی زندگی را میبینیم میشناسیم، اما آیا میدانیم اساسا زندگی چیست؟ خیر. “کارل زیمر” گزارشگر علمی میگوید: “هیچکس نتوانسته زندگی را تعریف کند و برخی از مردم به شما خواهند گفت که این امکان پذیر نیست”.
عدم توان تعریف زندگی به دلیل عدم تلاش نیست. “زیمر” میگوید: “صدها تعریف از زندگی وجود دارد که دانشمندان خود در ادبیات علمی آن را منتشر کرده اند”.
پاسخگویی به این پرسش که “زندگی چیست”؟ به نظر میرسد که باید آسان باشد چیزی که یک دانش آموز کلاس پنجمی باید به آن پاسخ دهد. “زیمر” میگوید: “این احساس وجود دارد که پاسخ به آن باید آسان باشد، زیرا ما زندگی را احساس میکنیم. مغز ما در واقع برای تشخیص چیزهایی مانند حرکت بیولوژیکی تنظیم شده است. ما به نوعی برای تشخیص زندگی آماده هستیم. با این وجود، این در واقع بدان معنا نیست که ما میدانیم زندگی چیست”.
مشکل اینجاست که برای هر تعریفی از زندگی دانشمندان میتوانند استثنایی گیجکننده را در نظر بگیرند. برای مثال، تعریف ناسا از زندگی را در نظر بگیرید: “زندگی یک سیستم شیمیایی خود پایه است که قادر به تکامل داروینی میباشد”.
با این وجود، این تعریف ویروسهایی را که خودپایدار نیستند و تنها با نفوذ به میزبان میتوانند زنده بمانند و تکثیر شوند را نادیده گرفته و حذف میکند.
“زیمر”می گوید: “از یک سو تعریف حیات به کار میآید، زیرا ما در حال جستجوی نشانههایی از آن در سیارات و قمرهای دیگر هستیم. زمانی که زندگی را پیدا کردیم چگونه آن را بشناسیم؟ از سوی دیگر، شاید تعریف زندگی دست کم با دانش فعلیمان امکانپذیر نباشد”.