آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، استراتژی نظامی منحصر به فردی را به کار گرفت که به بلیتزکریگ (Blitzkrieg) یا «جنگ برق آسا» معروف شد. این تاکتیک پرسرعت و غافلگیرکننده، نیروهای آلمانی را قادر ساخت تا در مدت زمان کوتاهی پیروزیهای چشمگیری را به دست آورند.
جنگ برق آسا بر پایه هماهنگی دقیق نیروهای زمینی، هوایی و تانکها استوار بود. در این روش، حملات هوایی گسترده برای از بین بردن مقاومت دشمن و متلاشی کردن خطوط دفاعی آنان، راه را برای پیشروی سریع تانکها و نیروهای زرهی هموار میکرد. سپس نیروهای پیاده به سرعت از این شکافها عبور کرده و به عقبه و پشت جبهه دشمن نفوذ میکردند.
یکی از نخستین نمونههای چشمگیر بلیتزکریگ، حمله آلمان به لهستان در سپتامبر ۱۹۳۹ بود. در این عملیات که تنها ۳۵ روز طول کشید، ارتش لهستان شکست سنگینی متحمل شد. سپس در ماه مه ۱۹۴۰، آلمان با اجرای دوباره این تاکتیک، هلند و بلژیک را تصرف کرد.
شاهکار جنگ برق آسا اما در ماه ژوئن ۱۹۴۰ رقم خورد؛ زمانی که آلمان، فرانسه را در عرض ۶ هفته شکست داد و آن کشور را وادار به تسلیم کرد. این پیروزی سریع و کمهزینه نشان داد که تاکتیکهای نوآورانه آلمان میتوانند جنگ را به نفع این کشور تغییر دهند.
با این حال، تا پایان سال ۱۹۴۱، جنگ برق آسا ناکارآمد شد. حمله گسترده آلمان به شوروی که هدف آن تسخیر این کشور در ۶ هفته بود، با شکست مواجه شد. نیروهای شوروی که از تجربه مقاومت در برابر حملات ناگهانی برخوردار بودند، توانستند هجوم اولیه آلمان را مهار کنند.
بلیتزکریگ اگرچه در کوتاه مدت موفقیتهای زیادی برای آلمان به ارمغان آورد، اما به دلیل کمبود منابع و نداشتن استراتژیهای جایگزین، در نهایت نتوانست به یک پیروزی قاطع برای نازیها منجر شود. اما حضور جدی این تاکتیک در جنگ جهانی دوم، نشانگر تسلط ارتش آلمان بر وسایل جنگی نوین و توان آتشباری بالا بود که همین امر باعث طولانیتر شدن جنگ شد.