نسخه طلایی برای بهترین شدن؛ این ۸ عادت را ترک کنید!

بارها شنیده‌ایم که خودمان بدترین دشمن‌مان هستیم. این جمله تا حد زیادی درست است. گاهی فقط ساختن عادات خوب کافی نیست، باید عادات بد را هم کنار بگذاریم.

عادت‌هایی هستند که مانعی برای تبدیل شدن‌مان به بهترین نسخه از خودمان هستند. با ما همراه باشید تا به شما بگوییم کدام عادت‌ها را باید ترک کنید:

۱.ذهن دردسر ساز یا گردونه همستر

یکی از موانع بزرگ برای رشد فردی و تبدیل شدن به بهترین نسخه خودمان عادت نشخوار فکری است. ذهن می‌تواند در یک چرخه معیوب مشکلاتی تولید کند که اصلا وجود ندارند. نشخوار فکری مثل گردونه همستر می‌ماند. ما را در یک مکان در حال درجا زدن و چرخیدن و نرسیدن نگه می‌دارد. این گردونه، نه تنها مانع از پیش‌رفتن رو به جلو می‌شود، بلکه انرژی را هم از ما می‌گیرد و استرس ناخواسته و غیرضروری را به ما وارد می‌کند.

راه حل چیست؟

به لحظه حال و اکنون آگاهی ذهنی پیدا کنید. آگاه بودن به ذهن یعنی بی‌قضاوت بودن. یعنی فقط مشاهده‌کننده افکارتان باشید بدون آنکه در درون آن‌ها گیر بیفتید. تشخیص بدهید که افکار شما با خود شما فرق دارد. وقتی خودتان را در هزارتوی افکارتان گیرافتاده می‌بینید، این مسیر را به یاد بیاورید: نفس عمیق بکشید، خودتان را به لحظه اکنون بیاورید، یعنی تمرکزتان را روی نفس کشیدن‌تان بگذارید و روی هر دم و بازدم‌تان تمرکز کنید و اجازه بدهید که فکری که به ذهن‌تان رسیده است، آزاد شود. یادتان باشید همه این‌ها فقط افکار شما هستند.

۲.پرهیز از آزرده شدن

رشد فردی نیازمند میزانی از آزرده شدن و سختی است. انسان ذاتا دوست دارد به دنبال آسایش و پرهیز از درد باشد. اما رشد اغلب بیرون از منطقه امن رخ می‌دهد. «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود.» بدون میزانی از تجربه درد و آزردگی و دشواری نمی‌توانید انتظار رشد و پیشرفت و شکوفایی داشته باشید. پرهیز از آزردگی به معنای پرهیز از فرصت‌ برای یادگیری و رشد است. مثل پرهیز از قدم گذاشتن در باشگاه ورزشی به این علت است که حس می‌کنید ورزش کردن خسته‌تان می‌کند. اما بدون احساس ناراحتی و اذیت شدن که نمی‌توانید در ورزش پیشرفت کنید.

۳.چسبیدن به مالکیت‌های مادی

در جامعه مصرف‌زده رعایت این مورد بسیار سخت است. ما مدام با پیام‌هایی بمباران می‌شویم که به ما می‌گویند، بیش‌تر بهتر است، شادی را می‌توان خرید و خرید بزرگ بعدی نهایتا احساس کمال را در ما ایجاد خواهد کرد. اما حقیقت صادقانه آن است که: هرگز چنین نخواهد شد.
چسبیدن به مالکیت مادی منبعی برای رنج است. خود مالکیت نیست که درد و پریشانی به همراه دارد، بلکه وابستگی به مادیات است که رنج می‌آورد. تمایل برای بیش‌تر، ترس از دست دادن و باور به اینکه ما به واسطه مادیات‌مان تعریف می‌شویم، همگی ریشه احساس غم و ناشادمانی است.
رضایت از درون به دست می‌دهد نه از چیزهایی که مالکین موقت‌شان هستیم. به دلیل داشته‌های فعلی شاکر باشید و درک کنید که احساس خود-ارزشمندی به مالکیت مادی پیوند نخورده است.

۴.غفلت از زمان حال

در جهانی که با شتاب می‌گذرد و همیشه در حال فعالیت است، به راحتی می‌توان در شتاب ثانیه‌ها و لحظه‌ها گم شد و مدام در فکر آینده نیامده و گذشته سپری شده بود. آنقدر که فراموش کنیم در لحظه اکنون زندگی کنیم. صداقت بی‌پرده: ما فقط همین لحظه را داریم. گذشته، گذشته است و آینده صرفا قول و قرار است. فراموشی لحظه حال به معنای غفلت از خود زندگی است. زیستن در لحظه به ما می‌آموزد که روی اکنون و حالا تمرکز کنیم. ما را تشویق می‌کند که به طور کامل در تجربه اکنون غرق شویم، هر آنچه در اطراف‌مان می‌گذرد را بدون حس قضاوت مشاهده کنیم و حقیقتا به آنچه دیگران می‌گویند گوش بدهیم و از خوشی‌های کوچک زندگی لذت ببریم.

۵.زیستن با نفس متورم

همه با نفس داریم. نفس‌مان بخشی از انسان بودن‌مان است. اما گاهی نفس‌مان، هویت حقیقی‌مان را تاریک می‌کند و سدی برای رشد فردی ایجاد می‌کند. نفس می‌خواهد ستاره نمایش باشد اما رشد حقیقی یعنی تشخیص بدهیم که ما بخشی از چیزی بزرگ‌تر از خودمان هستیم. به خودِ متورم و نفس بادکرده نه بگویید. فروتن باشید، بازاندیشی را تمرین کنید و سعی کنید با بیش‌ترین اثرگذاری و کم‌ترین میزان از نفس زندگی کنید.

۶.قیاس دائمی

قیاس دائمی خودمان با دیگران بلیت یک‌طرفه به سمت بدبختی است. در عصر رسانه‌های اجتماعی، خیلی راحت می‌توان در تله قیاس دائمی خود با زندگی اشخاص دیگر افتاد. ما مدام استوری‌های هایلات‌شده دیگران درباره موفقیت، شادی و کمال را نظاره می‌کنیم و حس بی‌کفایتی و خودکم‌بینی پیدا می‌کنیم. اما این قیاس شکلی از خودآزاری است. قیاس خودمان با دیگران نارضایتی، حسادت و فقدان شادی به دنبال دارد. تمرکز ما را از روی مسیرمان به مسیر دیگر تغییر می‌دهد و توهمی از کافی نبودن در ما ایجاد می‌کند. حقیقت آن است که هیچ دو مسیری یکسان نیست. هر کدام از ما سفر خودمان با چالش‌های و پیروزی‌های منحصربه‌فرد خودش را داریم.

۷.غفلت از خود-مراقبتی

در جستجوی رشد فردی، خیلی آسان می‌توان روی حرکت رو به جلو تمرکز کرد و خود-مراقبتی را فراموش کرد. اما حقیقت آن است که غفلت از مراقبت از خود فقط مضر نیست بلکه غیرمولد است. می‌گویند: «زیبایی به معنی خودمان بودن است. نیازی ندارید دیگران شما را بپذیرند. باید خودتان، خودتان را بپذیرید. » این پذیرش با خود-مراقبتی شامل مراقبت از جسم، ذهن و عواطف آغاز می‌شود.
غفلت از خود-مراقبتی به احساس خستگی شدید منجر می‌شود و دیگر نمی‌توانید به بهترین نسخه خودتان تبدیل شوید. ما نیاز داریم خوب غذا بخوریم، خواب کافی داشته باشیم، منظم ورزش کنیم و برای استراحت و بازاندیشی در خودمان وقت بگذاریم. چه چیزی مانعی برای دستیابی شما به این موقعیت‌ها است؟

۸.شیفتگی نسبت به اهداف

هدفمند بودن برای رشد فردی خوب است اما شیفتگی و وسواس نسبت به اهداف مانعی برای پیشرفت است. آگاهی به ذهن به ما می‌آموزد که به جای نتایج روی فرایندها تمرکز کنیم. وقتی آنقدر شیفته رسیدن به اهداف‌مان می‌شویم که مسیر را فراموش می‌کنیم، چشم‌مان روی یک نقطه روی آینده متمرکز می‌شود و صرفا نگران نرسیدن و موفق نشدن هستیم. اما حقیقت آن است که رشد واقعی در لحظه حال و در خود سفر رخ می‌دهد. یعنی هر گام را بپذیرید، از هر شکست بیاموزید و هر پیروزی را جشن بگیرید. به جای تمرکز وسواس‌گونه روی اهداف، تمرین کنید تا از سفرتان در رسیدن به این اهداف لذت ببرید. فرایندها و نه نتایج مهم است.

منبع: راهنماتو