فرامرز اصلانی بر اثر ابتلا به سرطان در گذشت!

فرامرز اصلانی، شاعر، خواننده، آهنگساز، روزنامه‌نگار ایرانی در اولین شب سال ۱۴۰۳، در ۶۹ سالگی براثر سرطان درگذشت.

مرجان اصلانی، همسر او در صفحه رسمی اینستاگرام فرامرز اصلانی نوشت: «۲۰۲۴ میلادی، سرطانی جانسوز فرامرز اصلانی، شاعر، خواننده، آهنگساز، روزنامه‌نگار، و یک انسان خوب را، همراه با نسیم نوروزی، با بدرودی همیشگی، با خود برد، در حالی که دستانش در دستان عزیزانش بود. فرامرز ما را برای همیشه تنها گذشت و از میان ما رفت، شاید برای سرودن ترانه‌ای دیگر!»

داریوش، خواننده ایرانی در پستی در اینستاگرام درباره مرگ فرامرز اصلانی اینطور نوشت: «فرامرز عزیزم. رفتنت باورکردنی نیست. آرام و عاشقانه زیستی و آرام و عاشقانه جان سپردی. پس تو هرگز نمی‌روی، همیشگی هستی، از دیروز تا هنوز… سفرت خوش انسان شریف و دوست مهربانم.»

اصلانی دو هفته پیش، در همان صفحه اینستاگرام خودش خبر ابتلا به سرطانش را اینطور اعلام کرده بود: «همانند یک مسافر در این راه پیچیده، من نیز سایه لمس سرطان را ملاقات کرده‌ام. بنابراین اعلام می‌کنم که قصد دارم باقیمانده این سال را به درمان و مراقبت از روحیه‌ام اختصاص دهم.»

طی سال‌هایی که اصلانی مجبور به ترک وطن شد، همیشه در برهه‌های مختلف و اعتراض‌ها، همراه مردم بود و با ترانه‌هایش سعی در حمایت از هم‌میهنانش را داشت.

اصلانی سال گذشته در جریان اعتراضات سراسری «زن، زندگی، آزادی» همراه با ایرانی‌های مهاجر در تجمع‌های اعتراضی شرکت می‌کرد. او همچنین در حمایت از شروین حاجی‌پور ترانه‌ای با نام «برایِ برای» سرود. او در یکی از تجمع‌های اعتراضی ابیاتی از این شعر را با این مضمون برای جمعیت حاضر خواند: «برای آن جوان که رفت زندان/ برای آن گلی که گشت بی‌جان/ برای دختران روسری به دست/ برای آن که تن نداد بر شکست/ برای اشک‌های درد مادران/ برای ناله‌ها که می‌رود به آسمان…»

او پس از اعتراضات سال ۸۸ هم همچنان کنار مردم بود و ترانه‌ای برای حمایت معترضان سرود. او در آن سال به یاد ندا آقا سلطان، یکی از کشته شدگان حوادث سال ۸۸ شعری با این مضمون گفت: «از ته تاریکی،‌ چه صدایی برخواست/ در سکوتی بودیم که «ندا»یی برخواست/ نه ز یک جا که همه اهل جهان فهمیدند/ کین گل پرپر باغ ز چه جایی برخاست».

فرامرز اصلانی از روزنامه‌نگاری تا خواننده‌ای برای همه نسل‌ها

فرامز اصلانی متولد تیر ۱۳۳۳ در خیابان پاستور تهران بود. در خانواده‌ای هنرمند بزرگ شد و آنطور که خودش تعریف کرده بزرگانی همچون پرویز یاحقی و و غلامحسین بنان تا رحیم معینی کرمانشاهی و علی تجویدی در خانه آنها رفت و آمد داشته‌اند. به این ترتیب از کودکی با شعر و ترانه و موسیقی اخت گرفت، البته که در ابتدای جوانی، انتخابش برای حرفه شغلی، موسیقی و خوانندگی نبود.

او در خاطراتش تعریف کرده است: «پدرم دستی به تار و سه تار داشت و مادرم صدای خوبی داشت. اگه ارثی باشد، صدا را از مادرم به ارث بردم.»

او بعد از دبیرستان به لندن رفت و از رشته روزنامه‌نگاری فارغ التحصیل شد و بعدها که به ایران بازگشت با روزنامه انگلیسی زبان تهران ژورنال وابسته به موسسه اطلاعات همکاری کرد. البته این سال‌ها به صورت حرفه‌ای گیتار هم می‌نواخت.

اما اوایل دهه ۵۰ مسیر زندگی او تغییر کرد. اصلانی یک شب به مهمانی‌ای در خانه پری زنگنه، خواننده اپرا دعوت می‌شود و در این مهمانی ترانه «آهوی وحشی» را با گیتار می‌خواند. اصلانی درباره ماجراهای آن شب تعریف کرده است: «آخر مهمانی آقایی آمد و کارتش را داد و گفت از طرف کمپانی سی‌بی‌اس، کمپانی کلمبیا آمدم ایران تا دار و دسته‌مون را اینجا راه بیندازم.»

با صدای گرم و گیرا و خانواده‌ای که با موسیقی عجین شده بودند و ملاقاتی که سرنوشت او را تغییر داد، اصلانی مسیر پیشرفت را به سرعت طی کرد. مدتی بعد، او آلبوم «دلمشغولی» به همراه همین ترانه آهوی وحشی و «اگه یه روز» را روانه بازار کرد.

احتمالا ترانه «اگه یه روز بری سفر» خوانندگی همراه با نواختن گیتار اصلانی، محبوب‌ترین ترانه جوانان هر نسلی از دهه ۵۰ تا کنون بوده است. ترانه‌ای که در واقع سبکی جدید در موسیقی پاپ ایجاد کرد.

اصلانی در خاطراتش گفته است که چند سال قبل از انتشار آلبوم، زمانی که در یک شب بارانی در ترافیک درآمریکا گیر کرده بود، این آهنگ را ساخته است. او گفت: «یه شب در اتومبیلم نشسته بودم. بارون میومد. من همیشه یه ضبط صوت فیلیپس کوچیک همراهم داشتم. گیتارم هم پشت ماشین بود. همیشه یه ترانه با یک کلمه شروع می‌شه. دیگه توو غربت و خارج از ایران هم بودم. ضبط صوت را دست گرفتم و انقدر این آهنگ را زدم تا جا افتاد.»

ترک وطن

فرامرز اصلانی هم مانند دیگر هنرمندان و خوانندگان ایرانی، پس از انقلاب ۵۷ مجبور به ترک وطن شد. چند سال اول مهاجرت را در انگلیس، همان کشوری که زمانی در آنجا رشته روزنامه‌نگاری خوانده بود، زندگی کرد و بعد هم در سال ۱۹۹۷ به لس‌آنجلس رفت.

او کار موسیقی را در خارج از ایران ادامه داد و طی این سال‌ها آلبوم‌های مختلفی را منتشر کرد. سال ۱۹۹۹، او آلبوم «روزهای ترانه و اندوه» همراه با ۹ ترانه را منتشر کرد. سه سال بعد، آلبوم «معشوق همینجاست: رومی» را به همراه داریوش و رامش روانه بازار کرد. تا سال ۲۰۱۷ هم چند آلبوم دیگر از او منتشر شد.